mandala


(در آیین هندوها و بودایی: دایره ای که حاوی پیکره ی خدایان و اشکال هندسی است) مندالا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various graphic symbols of the universe that are usu. circular with enclosed complex geometric designs, used esp. as an aid to meditation in Hinduism and Buddhism.

جمله های نمونه

1. General, the monks have been making this mandala of sand for many days.
[ترجمه گوگل]ژنرال، راهبان چند روز است که این ماندالا را از شن درست می کنند
[ترجمه ترگمان]ژنرال، چند روز است که این mandala پر از شن و ماسه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the previous section I interpreted Bhu - mandala as a planisphere map.
[ترجمه گوگل]در بخش قبل من بو - ماندالا را به عنوان یک نقشه صفحه کره تفسیر کردم
[ترجمه ترگمان]در بخش قبل من Bhu - mandala را به عنوان نقشه planisphere تفسیر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The artists begin at the center of the mandala and work outward.
[ترجمه گوگل]هنرمندان از مرکز ماندالا شروع می کنند و به سمت بیرون کار می کنند
[ترجمه ترگمان]هنرمندان در مرکز of شروع به کار می کنند و به سمت بیرون کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We can compare Bhu - mandala with an astronomical instrument called an astrolabe, popular in the Middle Ages.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم بو - ماندالا را با یک ابزار نجومی به نام اسطرلاب مقایسه کنیم که در قرون وسطی رایج بود
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم Bhu - mandala را با ابزار ستاره شناسی که در قرون وسطی مشهور شده بود، مقایسه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We begin with the architectural features of the Mandala, which suggest appearance, meanings and symbols.
[ترجمه گوگل]ما با ویژگی های معماری ماندالا شروع می کنیم که ظاهر، معانی و نمادها را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ما با ویژگی های معماری of شروع می کنیم که ظاهر، معانی و نماد را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Symbolically the deity confers the initiations and the mandala is where the initiations takes place.
[ترجمه گوگل]به طور نمادین، خدا شروع ها را اعطا می کند و ماندالا جایی است که ابتکارات در آن صورت می گیرد
[ترجمه ترگمان]Symbolically خدایان را به سمت initiations و the که the در آن زندگی می کند تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mandala is a concentric diagram having spiritual and ritual significance in Hindu and Buddhist Tantrism.
[ترجمه گوگل]ماندالا یک نمودار متحدالمرکز است که در تانتریزم هندو و بودایی اهمیت معنوی و آیینی دارد
[ترجمه ترگمان]Mandala یک نمودار متحد المرکز دارای اهمیت معنوی و معنوی در Tantrism هندو و بودایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The so-called Mandala, is named "mandara" in Sanskrit, which literally means concentrically encircling.
[ترجمه گوگل]به اصطلاح ماندالا در سانسکریت "ماندارا" نامیده می شود که در لغت به معنای دور هم مرکز است
[ترجمه ترگمان]اصطلاح \"Mandala\" در سانسکریت به معنی \"mandara\" نامیده می شود که به معنای لغوی ' concentrically \" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These stupas consist of Mandala with five Buddhas.
[ترجمه گوگل]این استوپاها از ماندالا با پنج بودا تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این stupas شامل Mandala با پنج مجسمه بودا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Descriptions, of Bhu - mandala have features that identify it as a model of the solar system.
[ترجمه گوگل]توصیفات بو - ماندالا دارای ویژگی هایی است که آن را به عنوان مدلی از منظومه شمسی معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]توصیفات (of - mandala)ویژگی هایی دارند که آن را به عنوان مدلی از منظومه شمسی تشخیص می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The mandala is a formal geometric pattern of a ground plan of a sacred mansions.
[ترجمه گوگل]ماندالا یک الگوی هندسی رسمی از نقشه زمین یک عمارت مقدس است
[ترجمه ترگمان]The یک الگوی هندسی رسمی از یک طرح زمین برای یک کاخ مقدس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do these Monk's Mandala tours have some other purpose than an art display?
[ترجمه گوگل]آیا این تورهای ماندالای Monk هدف دیگری جز نمایش هنری دارند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این تورهای Mandala مانک هدف دیگری غیر از نمایشگاه هنری دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mandala of between machine available conveyor inferiorly.
[ترجمه گوگل]ماندالا از بین ماشین در دسترس نوار نقاله تحتانی
[ترجمه ترگمان]The بین conveyor موجود ماشین inferiorly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Here's another way to look at Bhu - mandala that also shows that it's not a flat - Earth model.
[ترجمه گوگل]در اینجا روش دیگری برای نگاه کردن به بو - ماندالا وجود دارد که همچنین نشان می دهد که یک مدل زمین مسطح نیست
[ترجمه ترگمان]این یک راه دیگر برای نگاه کردن به Bhu - mandala است که نشان می دهد که یک مدل مسطح نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[یوگا] ناحیه - اشکال تانتریک مورد استفاده برای مدیتیشن

پیشنهاد کاربران

بپرس