manchuria

/mænˈt͡ʃʊriə//mænˈt͡ʃʊriə/

سرزمین منچوری (یا منچوریا) در شمال شرقی چین، استان منچوری

جمله های نمونه

1. Grandfather wanted to leave for Manchuria and join the resistance movement.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ می خواست به منچوری برود و به جنبش مقاومت بپیوندد
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ می خواست منچوری را ترک کرده و به جنبش مقاومت بپیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For Chiang's position in Manchuria was irretrievable.
[ترجمه گوگل]زیرا موقعیت چیانگ در منچوری غیرقابل بازگشت بود
[ترجمه ترگمان]برای موقعیت چیانگ در منچوری irretrievable بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No merchants could export goods from Manchuria without a permit from the Foreign Trade Commission.
[ترجمه گوگل]هیچ بازرگانی نمی توانست بدون مجوز کمیسیون تجارت خارجی کالا از منچوری صادر کند
[ترجمه ترگمان]هیچ بازرگانان نمی توانند بدون مجوز کمیسیون تجارت خارجی کالا از منچوری را صادر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Russia was pushing down through Manchuria to Corea.
[ترجمه گوگل]روسیه از طریق منچوری به کره پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]روسیه در منچوری به سوی Corea خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In China : north eastern provinces ( formerly Manchuria ), Gansu, Zhejiang, Guangdong, Guangxi provinces.
[ترجمه گوگل]در چین: استان های شمال شرقی (منچوری سابق)، استان های گانسو، ژجیانگ، گوانگدونگ، گوانگشی
[ترجمه ترگمان]در چین: استان های شمالی شرقی (سابقا منچوری)، گانسو، Zhejiang، Guangdong، provinces Guangxi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This part makes briefly stating theory to the manchuria area smuggling situation.
[ترجمه گوگل]این بخش به طور مختصر به بیان نظریه ای در مورد وضعیت قاچاق منطقه منچوری می پردازد
[ترجمه ترگمان]این بخش به طور خلاصه تیوری را به وضعیت قاچاق منطقه manchuria بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And Chinese troops didn't defend Manchuria from the Japanese!
[ترجمه گوگل]و نیروهای چینی از منچوری در برابر ژاپنی ها دفاع نکردند!
[ترجمه ترگمان]و نیروهای چینی از منچوری در ژاپن دفاع نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He wanted to bomb Chinese bases in Manchuria and block Chinese ports.
[ترجمه گوگل]او می خواست پایگاه های چین در منچوری را بمباران کند و بنادر چین را مسدود کند
[ترجمه ترگمان]او می خواست پایگاه های چینی در منچوری را بمباران کند و بنادر چینی را مسدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I decided to go to Manchuria and see for myself.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم به منچوری بروم و خودم ببینم
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم به منچوری بروم و خودم را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Koguryo relics are situated in North Korea and Manchuria.
[ترجمه گوگل]آثار کوگوریو در کره شمالی و منچوری قرار دارد
[ترجمه ترگمان]آثار Koguryo در کره شمالی و منچوری واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Koguryo occupied much of today's Manchuria and part of Siberia.
[ترجمه گوگل]کوگوریو بیشتر منچوری امروزی و بخشی از سیبری را اشغال کرد
[ترجمه ترگمان]koguryo تغییر منچوری و بخشی از سیب ریه را اشغال کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You went to Manchuria by your own choice, because you wanted to be Emperor again!
[ترجمه گوگل]تو با انتخاب خودت به منچوری رفتی چون میخواستی دوباره امپراتور بشی!
[ترجمه ترگمان]تو با انتخاب خودت به منچوری رفتی چون می خواستی دوباره امپراطور باشی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Manchuria is a rather empty country, with abundant room for colonization.
[ترجمه گوگل]منچوری کشوری نسبتاً خالی است و فضای زیادی برای استعمار دارد
[ترجمه ترگمان]منچوری یک کشور نسبتا خالی با فضای فراوان برای استعمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Manchurian Incident took place as members of the Kwantung Army blew up a section of South Manchuria Railway lines in Liutiaogou (Lake Liutiao), outside Mukden (currently Shenyang).
[ترجمه گوگل]حادثه منچوری زمانی رخ داد که اعضای ارتش کوانتونگ بخشی از خطوط راه آهن منچوری جنوبی را در لیوتیاگوگو (دریاچه لیوتیائو)، خارج از موکدن (شنیانگ فعلی) منفجر کردند
[ترجمه ترگمان]حادثه Manchurian زمانی رخ داد که اعضای ارتش Kwantung بخشی از خطوط راه آهن جنوب منچوری در Liutiaogou (دریاچه Liutiao)، بیرون Mukden (در حال حاضر Shenyang)را منفجر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Both Rennenkampf and Samsonov had distinguished military records as cavalry commanders in Manchuria, but they had quarrelled and become bitter enemies.
[ترجمه گوگل]رننکمپف و سامسونوف هر دو سوابق نظامی برجسته ای به عنوان فرماندهان سواره نظام در منچوری داشتند، اما با هم نزاع کرده و به دشمنان سرسختی تبدیل شده بودند
[ترجمه ترگمان]سامسونوف و سامسونوف نیز در منچوری دو افسر سواره نظام دیده بودند، اما با هم دعوا کرده و دشمنان تلخ شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• region in northeast china which was the homeland of the manchu people

پیشنهاد کاربران

بپرس