managerially

جمله های نمونه

1. Edward Heath was the most managerially minded prime minister since Attlee.
[ترجمه گوگل]ادوارد هیث مدیریتی ترین نخست وزیر از زمان آتلی بود
[ترجمه ترگمان]ادوارد هیث کلیف minister از زمان Attlee بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Small businesses are typically informationally opaque and managerially costly, and these exist some obstacles for banks to extend credits to small businesses.
[ترجمه گوگل]کسب‌وکارهای کوچک معمولاً از نظر اطلاعاتی غیرشفاف و از نظر مدیریتی پرهزینه هستند و این موانع برای بانک‌ها برای اعطای اعتبار به مشاغل کوچک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تجارت های کوچک معمولا informationally و managerially هستند، و اینها برخی موانع برای بانک ها هستند تا اعتبارات را به تجارت های کوچک گسترش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Moreover, governments are managerially challenged, with bank bailouts and huge stimulus packages to finance. A severe flu epidemic would open another front.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دولت‌ها با کمک‌های مالی بانکی و بسته‌های محرک بزرگ برای تأمین مالی، از نظر مدیریتی با چالش مواجه هستند یک اپیدمی شدید آنفولانزا جبهه دیگری را باز می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دولت ها به چالش کشیده شده اند، با کمک های مالی بانکی و بسته های محرک بالا برای تامین مالی یک بیماری همه گیر آنفلوآنزای خوکی در جبهه دیگری افتتاح خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is shown that the whole system is managerially effective if and only if that all sub-processes are managerially effective.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که کل سیستم از نظر مدیریتی مؤثر است اگر و تنها در صورتی که همه فرآیندهای فرعی از نظر مدیریتی مؤثر باشند
[ترجمه ترگمان]نشان داده می شود که کل سیستم تنها در صورتی موثر است که تمام فرایندهای فرعی موثر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Europeans are undoubtedly as technically inventive and managerially competent as their US counterparts.
[ترجمه گوگل]اروپایی ها بدون شک به اندازه همتایان آمریکایی خود از نظر فنی مبتکر و دارای مهارت مدیریتی هستند
[ترجمه ترگمان]بدون شک اروپائیان از لحاظ فنی مبتکرانه هستند و از لحاظ فنی به عنوان همتایان آمریکایی خود صلاحیت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition, the combined company will be stronger financially, managerially, and operationally.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شرکت ترکیبی از نظر مالی، مدیریتی و عملیاتی قوی تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]به علاوه، این شرکت ترکیبی از لحاظ مالی، managerially، و عملیاتی قوی تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a managerial manner, administratively

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : manage
✅️ اسم ( noun ) : management / manager / manageress / manageability
✅️ صفت ( adjective ) : manageable / managerial / managed
✅️ قید ( adverb ) : managerially / manageably
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : manage
اسم ( noun ) : management / manager
صفت ( adjective ) : managerial / managed / manageable
قید ( adverb ) : managerially
مدیریتمندانه

بپرس