man up


ورزش : بازى با یک نفر بیشتر از تعداد افراد حریف

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
مرد باش / خودتو جمع وجور کن / قوی باش / مسئولیت بپذیر
در زبان محاوره ای:
نامرد نباش، خودتو جمع کن، ناله نکن، مردونه رفتار کن، دیگه وقتشه جدی باشی
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( انگیزشی – غیررسمی ) :**
دعوت به شجاعت، مسئولیت پذیری یا رفتار قوی در موقعیت سخت
مثال: It’s time to man up and face your fears.
وقتشه مرد باشی و با ترسات روبه رو بشی.
2. ** ( انتقادی – جنسیتی ) :**
گاهی با بار منفی یا کلیشه ای برای سرزنش کسی که ضعیف، ترسو یا بی مسئولیت رفتار می کنه
مثال: Don’t cry—man up!
گریه نکن—مرد باش!
3. ** ( استعاری – فراتر از جنسیت ) :**
در برخی موارد، به صورت استعاری برای همه ی جنسیت ها استفاده می شه، به معنای قوی باش یا مسئولیت بپذیر
مثال: She told herself to man up and take control.
به خودش گفت باید قوی باشه و کنترل رو به دست بگیره.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
toughen up – take responsibility – be brave – grow up – step up

مرد باش، قوی باش، شجاعت به خرج بده، خودت را جمع و جور کن ( و با سختی روبرو شو ) - فعل عبارتی ( Phrasal Verb )
He needs to man up and face his problems
مسئولیت قبول کن، بزرگ شو، دست از ناله و شکایت بردار، جلوی احساساتت را بگیر ( مطابق کلیشه های مردانه ) - فعل عبارتی ( Phrasal Verb )
...
[مشاهده متن کامل]

They told him to man up and stop crying

مثال؛
“Stop crying and man up!” as a way to discourage emotional expression.
In a conversation about gender norms, this phrase might be criticized for perpetuating harmful expectations of masculinity.
...
[مشاهده متن کامل]

A person advocating for healthier masculinity might say, “We should encourage men to embrace their emotions and reject the idea that they always have to ‘man up’. ”

خودتو جمع کن
مرد باش
یک تنه ایستادن
به تنهایی کاری را پیش بُردن
نترسیدن و پیش رفتن
کم نیاوردن و پیش رفتن
شهامت به خرج دادن
Be brave