man of letters

/ˈmænəvˈletərz//mænəvˈletəz/

دانشمند (به ویژه در ادبیات)، ادیب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a man whose occupation or avocation is in literature, esp. as a writer, critic, scholar, or translator.

جمله های نمونه

1. He is qualified as a complete man of letters.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک مرد کامل ادبی واجد شرایط است
[ترجمه ترگمان]اون لیاقت یه مرد کامل رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The man of letters and the maiden aunt.
[ترجمه گوگل]مرد ادیب و خاله دوشیزه
[ترجمه ترگمان]مرد نامه و عمه بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A man of letters, a man of love and a man of lies.
[ترجمه گوگل]مرد ادیب، مرد عاشق و مرد دروغگو
[ترجمه ترگمان]مردی با نامه، مردی با عشق و یک مرد دروغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This was not the relaxed professionalism of the man of letters, but the stringent new professionalism of the academy.
[ترجمه گوگل]این حرفه‌گرایی آرام مرد ادبی نبود، بلکه حرفه‌ای‌گرایی جدید و سخت‌گیرانه آکادمی بود
[ترجمه ترگمان]این حرفه ای گری حرفه ای مرد نامه نبود، بلکه حرفه ای سخت و سخت جدید آکادمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tao Yuanming was a man of letters and refined scholar in ancient times.
[ترجمه گوگل]تائو یوانمینگ مردی ادیب و دانشمند فرهیخته در دوران باستان بود
[ترجمه ترگمان]تائو مردی دانشمند و محقق در دوران باستان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a man of letters and a connoisseur, his three kinds of songs are cordial, emotional and consistent in the rhythm of music and Chinese musical scale.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد ادیب و یک خبره، سه نوع آهنگ او صمیمانه، احساسی و با ریتم موسیقی و مقیاس موسیقی چینی سازگار است
[ترجمه ترگمان]سه نوع آهنگ او به عنوان یک مرد خبره، صمیمی، عاطفی و سازگار با ریتم موسیقی و موسیقی چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To the man of letters it is a missile that he can fling in the reader's face to disprove the pestilent heresy.
[ترجمه گوگل]برای مرد ادیب، موشکی است که می تواند برای رد بدعت آفت آور در صورت خواننده پرتاب کند
[ترجمه ترگمان]برای مرد نامه یک موشک است که می تواند در چهره خواننده فرو رود تا بدعت pestilent را رد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As the French man of letters Francois Mauriac quipped, "I love Germany so much I'm glad there are two of them. "
[ترجمه گوگل]همانطور که فرانسوا موریاک مرد ادبی فرانسوی گفت: "من آنقدر آلمان را دوست دارم که خوشحالم که دو نفر از آنها هستند "
[ترجمه ترگمان]فرانسوا of با تمسخر گفت: \" من آلمان را چنان دوست دارم که دو تن از آن ها وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is a man of letters.
[ترجمه گوگل]او اهل ادب است
[ترجمه ترگمان]او مرد نامه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But, did not forget other man of letters is inn wailful him position lose while, also be inn wailful and contemporary intellectual is humanitarian mental lose.
[ترجمه گوگل]اما فراموش نکنیم که دیگر اهل ادب ناله می‌کند او موقعیت را از دست می‌دهد، در حالی که ناله و روشنفکر معاصر انسان‌دوستانه را از دست می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اما فراموش نکنید که شخص دیگری هم مسافرخانه را از دست داده و در همان حال در کاروانسرا اقامت دارد که در آن نیز در مسافرخانه wailful و روشنفکری معاصر از دست می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a man of letters, Fraser tends to emphasise rhetoric at the expense of reality.
[ترجمه گوگل]فریزر به‌عنوان مردی با ادب، تمایل دارد بر لفاظی‌ها به بهای واقعیت تأکید کند
[ترجمه ترگمان]فریزر به عنوان یک مرد، تمایل دارد بر معانی بیان در هزینه واقعیت تاکید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In Ming dynasty, Bashuidong was a tourism resort man of letters come of it.
[ترجمه گوگل]در سلسله مینگ، باشویدونگ یک تفرجگاه گردشگری بود که مرد ادبی بود
[ترجمه ترگمان]در سلسله مینگ، Bashuidong یک پاتوق گردشگری بود که از آن می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was known as a man of letters.
[ترجمه گوگل]او به مردی ادیب معروف بود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک مرد نامه شناخته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We regret to announce the death of a distinguished man of letters.
[ترجمه گوگل]با کمال تاسف خبر درگذشت یک مرد برجسته ادب را می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما افسوس می خوریم که مرگ یک مرد برجسته نامه را اعلام می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• educated person, one who has knowledge of literature

پیشنهاد کاربران

بپرس