man of action

جمله های نمونه

1. If democracy is to survive, it is the task of men of thoughts, as well as men of action, to put aside pride and prejudice; and with courage and single-minded devotion---- to find the truth and teach the truth that shall keep men free.
[ترجمه گوگل]اگر قرار است دموکراسی بقای خود را حفظ کند، وظیفه اندیشمندان و نیز اهل عمل این است که غرور و تعصب را کنار بگذارند و با شجاعت و از جان گذشتگی ---- برای یافتن حقیقت و تعلیم حقیقتی که انسان ها را آزاد نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]اگر دموکراسی زنده بماند، وظیفه مردان افکار و همچنین مردان عمل است که غرور و تعصب را کنار بگذارند؛ و با شهامت و اخلاص single - - برای یافتن حقیقت و آموزش دادن به حقیقتی که مردم را آزاد نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's a man of action.
[ترجمه گوگل]او مرد عمل است
[ترجمه ترگمان]او مرد عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Arnold Schwarzenegger, man of action and few words on the big screen.
[ترجمه امیر فرید] آرنولد شوارتزنگر ، مرد عمل ومرد کم حرف سینما.
|
[ترجمه گوگل]آرنولد شوارتزنگر، مرد عمل و سخنان کم در پرده بزرگ
[ترجمه ترگمان]آرنولد شوارتزنگر، مرد اکشن و چند کلمه ای بر روی صفحه بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The members of the second were practical men who were leaders and men of action in the material world.
[ترجمه گوگل]اعضای دوم مردان عملی بودند که در عالم مادی رهبر و اهل عمل بودند
[ترجمه ترگمان]اعضای دومین افراد اهل عمل بودند که رهبران و مردان عمل در دنیای مادی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Think like a man of action, and act like a man of thought. Henri Bergson
[ترجمه امیر فرید] مانند یک عمل گرا فکر کنید و مانند یک متفکر عمل کنید!
|
[ترجمه گوگل]مانند یک مرد عمل فکر کنید و مانند یک مرد فکر عمل کنید هانری برگسون
[ترجمه ترگمان]مثل یک مرد عمل فکر کن و مثل یک مرد فکر کن هنری Bergson \"؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Byron was at heart a man of action.
[ترجمه گوگل]بایرون در قلب یک مرد عمل بود
[ترجمه ترگمان]بایرن در قلب خود مردی فعال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We pegged him as a man of action.
[ترجمه گوگل]ما او را به عنوان یک مرد عمل میخکوب کردیم
[ترجمه ترگمان]ما او را به عنوان یک مرد عمل در نظر گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Think a man of action a man of thought.
[ترجمه گوگل]مرد عمل فکر کن مرد فکر
[ترجمه ترگمان]فکر کنید مردی با تفکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jesus is pictured as a man of action and authority.
[ترجمه گوگل]عیسی به عنوان یک مرد عمل و اقتدار تصویر شده است
[ترجمه ترگمان]مسیح به عنوان مرد عمل و قدرت تصور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To be a man of action instead of a visionary.
[ترجمه گوگل]مرد عمل بودن به جای رویاپرداز
[ترجمه ترگمان]به جای یه آدم خیالی به جای یه آدم خیالی رفتار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's a man of action . Right from the start.
[ترجمه گوگل]او مرد عمل است درست از آغاز
[ترجمه ترگمان]او مرد عمل است از اول درست میگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A man of action gets things done more quickly than a man who only talks.
[ترجمه گوگل]مرد عمل کارها را سریعتر از مردی که فقط حرف می زند انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]یک مرد عمل به سرعت کارها را سریع تر از کسی انجام می دهد که فقط حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sir Edmund was a man of action.
[ترجمه گوگل]سر ادموند مرد عمل بود
[ترجمه ترگمان]سر ادموند مرد عمل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He showed himself an efficient man of action.
[ترجمه گوگل]او خود را مرد عمل کارآمد نشان داد
[ترجمه ترگمان]به خودش یک عمل موثر و موثر را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As Huang said, he is a man of action instead of words.
[ترجمه گوگل]همانطور که هوانگ گفت، او به جای حرف، مرد عمل است
[ترجمه ترگمان]همانطور که هوانگ می گوید، او به جای کلمات یک مرد عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who does what he says, one who performs actions

پیشنهاد کاربران