مردِ نابالغ / کسی که بزرگ نشده / مردی که مثل بچه ها رفتار می کنه ( کسی که از نظر سنی بزرگساله ولی رفتار، علایق یا مسئولیت پذیری یه بچه رو داره ) - Noun
He is forty years old but still acts like a man child avoiding work
... [مشاهده متن کامل]
بچه ننه / مردِ وابسته ( مخصوصاً به والدین یا شریک عاطفی، از نظر مالی یا عاطفی ) - Noun
That man child still lives with his parents and expects them to pay his bills
مردِ بی مسئولیت و خودخواه ( کسی که از وظایف بزرگسالی شونه خالی می کنه و فقط به فکر تفریح و راحتی خودشه ) - Noun
She called her boyfriend a man child for spending rent money on video games
آدمِ لوس و ننر / کسی که ظرفیت نداره ( کسی که از نظر احساسی نابالغه، زود قهر می کنه، یا نمی تونه با مشکلات کنار بیاد ) - Noun
He throws tantrums like a man child when he doesnt get his way
... [مشاهده متن کامل]
بچه ننه / مردِ وابسته ( مخصوصاً به والدین یا شریک عاطفی، از نظر مالی یا عاطفی ) - Noun
مردِ بی مسئولیت و خودخواه ( کسی که از وظایف بزرگسالی شونه خالی می کنه و فقط به فکر تفریح و راحتی خودشه ) - Noun
آدمِ لوس و ننر / کسی که ظرفیت نداره ( کسی که از نظر احساسی نابالغه، زود قهر می کنه، یا نمی تونه با مشکلات کنار بیاد ) - Noun
آدمیزاد، انسان
آدم بزرگی که روحیه ش بزرگ نشده
مرد نابالغ