mammoth

/ˈmæməθ//ˈmæməθ/

معنی: ماموت، فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
معانی دیگر: (مجازی) عظیم، بسیار بزرگ، سترگ، غول پیکر، (دیرین شناسی) ماموت (نوعی فیل پشمالو و بزرگ از جنس mammuthus که اکنون منقرض شده است)، فیل بزرگ دوره ماقبل تاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a very large extinct mammal related to and resembling the elephant, that lived in the Northern Hemisphere.
مشابه: elephant

- Mammoths had extremely long tusks and shaggy fur.
[ترجمه گوگل] ماموت ها عاج های بسیار بلند و خزهای پشمالو داشتند
[ترجمه ترگمان] Mammoths دندان های بسیار بلندی داشت و موی ژولیده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: gigantic; huge; enormous.
مترادف: colossal, enormous, gargantuan, giant, gigantic, huge, humongous, immense, prodigious, titanic
متضاد: tiny
مشابه: big, elephantine, jumbo, large, massive, monster, monstrous, monumental, mountainous, tremendous, vast

- They're constructing a mammoth stadium for the Olympic Games.
[ترجمه مترجم] آنها دارند برای بازی های المپیک استادیوم غول پیکری می سازند.
|
[ترجمه گوگل] آنها در حال ساخت یک استادیوم ماموت برای بازی های المپیک هستند
[ترجمه ترگمان] آن ها در حال ساخت یک استادیوم بزرگ برای بازی های المپیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The inside of the cave is absolutely mammoth.
[ترجمه مترجم] درون غار بسیار بزرگ است.
|
[ترجمه گوگل] داخل غار کاملاً ماموت است
[ترجمه ترگمان] داخل غار کاملا ماموت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a mammoth explosion
انفجار عظیم

2. a mammoth parade
یک رژه ی بسیار بزرگ

3. It's a mammoth undertaking - are you sure you have the resources to cope?
[ترجمه گوگل]این یک تعهد بزرگ است - آیا مطمئن هستید که منابع لازم برای مقابله با آن را دارید؟
[ترجمه ترگمان]این یک تعهد ماموت است - آیا مطمئنید که منابعی برای مقابله با آن دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mammoth is extinct.
[ترجمه گوگل]ماموت منقرض شده است
[ترجمه ترگمان]ماموت منقرض شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The problem is beginning to assume mammoth proportions.
[ترجمه ثردار اَلی] این مشکل در حال گرفتن ابعاد بزرگیه ( این ترجمه های سم بالا چیه😂 )
|
[ترجمه گوگل]مشکل در حال به خود گرفتن نسبت های ماموت است
[ترجمه ترگمان]این مشکل شروع به در نظر گرفتن نسبت های ماموت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reforming the prison system would be a mammoth task.
[ترجمه گوگل]اصلاح نظام زندان ها یک کار بزرگ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اصلاح سیستم زندان ها کار عظیمی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Absolutely mammoth, the book never bores.
[ترجمه گوگل]این کتاب کاملاً ماموت است، هرگز خسته نمی شود
[ترجمه ترگمان]این کتاب کاملا ماموت است، اما این کتاب هرگز حوصله آدم را سر نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mammoth road signs do their best to ensure that such oversights do not occur.
[ترجمه گوگل]تابلوهای جاده ای ماموت تمام تلاش خود را می کنند تا اطمینان حاصل کنند که چنین نادیده گیری هایی رخ نمی دهد
[ترجمه ترگمان]علائم جاده ماموت بیش ترین تلاش خود را می کنند تا اطمینان حاصل کنند که چنین oversights رخ نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Streets and sidewalks are blocked by mammoth construction projects.
[ترجمه گوگل]خیابان‌ها و پیاده‌روها توسط پروژه‌های بزرگ ساختمانی مسدود شده‌اند
[ترجمه ترگمان]خیابان ها و پیاده روها توسط طرح های ساختمانی بزرگ مسدود شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Same mammoth grandstands rising into the sky.
[ترجمه گوگل]همان سکوهای ماموت که به آسمان برمی خیزند
[ترجمه ترگمان]Same ماموت در آسمان پدیدار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the woolly mammoth slept on, refusing to stir a limb on her behalf.
[ترجمه گوگل]اما ماموت پشمالو خوابید و از تکان دادن عضوی از طرف او خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]اما ماموت پشمالو به خواب رفت و از جای برخاست تا از طرف او حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. White is invited to create a mammoth pawn centre which Black hopes to undermine by sniping from the flanks.
[ترجمه گوگل]وایت دعوت می شود تا یک مرکز پیاده ماموت ایجاد کند که سیاه امیدوار است با تیراندازی از جناحین آن را تضعیف کند
[ترجمه ترگمان]وایت برای ایجاد یک مرکز دفاع بزرگ دعوت می شود که به لک امید دارد با تک تیراندازی از جناح ها خود را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 189 his work culminated in a mammoth paper written in a language not of physics but of dollars and cents.
[ترجمه گوگل]در سال 189 کار او در یک مقاله ماموت که به زبانی نه فیزیک بلکه به دلار و سنت نوشته شده بود به اوج خود رسید
[ترجمه ترگمان]در ۱۸۹ کار او در یک روزنامه ماموت نوشته شده بود که به زبان نه از فیزیک بلکه به دلار و سنت نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was a mammoth and indeed crippling undertaking and by the end of the Darius reign the vast empire was in decline.
[ترجمه گوگل]این یک کار بزرگ و در واقع فلج کننده بود و در پایان سلطنت داریوش امپراتوری وسیع رو به زوال بود
[ترجمه ترگمان]این یک تعهد ماموت و واقعا فلج کننده بود و در پایان دوره (داریوش)امپراطوری عظیم در حال انحطاط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماموت (اسم)
mammoth

فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ (اسم)
mammoth

تخصصی

[زمین شناسی] ماموت گونه ای قیل فسیل شده که در آغاز دوران چهارم زمین شناسی در اروپا و شمال آسیا می زیسته و بدنش از موهای بلند پوشیده بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است .

انگلیسی به انگلیسی

• extinct hairy elephantlike mammal which lived in the northern hemisphere during the pleistocene epoch
gigantic, huge, enormous
mammoth means very large indeed.
mammoths were animals like elephants with very long tusks and long hair. mammoths no longer exist.

پیشنهاد کاربران

Mammoth is an adjective used to describe something that is exceptionally large or enormous in size. It is often used to emphasize the immensity or grandeur of something.
صفتی برای توصیف چیزی که بسیار بزرگ یا درشت حجیم است. اغلب برای تأکید بر بزرگی یا عظمت چیزی استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

The construction project required a mammoth amount of resources.
It’s going to be a mammoth project, but we’re up for the challenge.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-larger/
mammoth ( n ) ( m�məθ ) =an animal like a large elephant covered with hair, that lived thousands of years ago and is now extinct, mammoth ( adj ) =extremely large, e. g. a mammoth task.
mammoth
حجیم
The cheetah has more speed than a mammoth
If I hadn't been in a car, it would have been wise, and this was love
یوزپلنگ سرعت عملش بیشتر از یه ماموته
اگه بماشین سوار نشدم حتما عاقلانه بود و این قسمت عشق بود

Saint stage set and Hickett are about the size of a mammoth, with the way you eat apples.
You should also be reminded of eating fruits and compliments
سنت و هیکلت قد اندازه ماموته ، با اون طرز سیب خوردنت بیسلیقه
خوردن میوه و تعارف کردن رو هم باید بهت یاد داد
غول، خدا ( کسی که در یک زمینه یا رشته بسیار برتر و بی رقیب است )

بپرس