malpractice

/mælˈpræktəs//ˌmælˈpræktɪs/

معنی: سوء اداره، عمل سوء، معالجه غلط
معانی دیگر: (پزشکی - جراحی: قصور یا سواستفاده از موقعیت و مقام) تخلف (تخلفات) پزشکی، لغزش (لغزش های) پزشکی، درمان اشتباه، بد درمانی -2 (در رشته های علمی و حرفه ای) بدکاری، لغزش (تخلف) حرفه ای، خلاف کاری، دشکاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: improper professional conduct due to incompetence, negligence, or unethical methods, esp. such conduct leading to injury or loss by a medical patient or a client of a lawyer.
مشابه: abuse, dereliction, incompetence, malfeasance, malversation, misconduct, negligence

- The family of the patient who died is blaming the doctor and attempting to sue him for malpractice.
[ترجمه گوگل] خانواده بیمار فوت شده پزشک را مقصر می دانند و سعی می کنند از وی به دلیل قصور شکایت کنند
[ترجمه ترگمان] خانواده بیمارانی که مردند و دکتر را سرزنش کردند و سعی کردند از او سو درمان سو استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. she sued her lawyer for malpractice
او وکیل خود را به خاطر عملکرد غلط تحت پیگرد قانونی قرار داد.

2. They are accused of medical/financial/electoral malpractice.
[ترجمه گوگل]آنها متهم به قصور پزشکی / مالی / انتخاباتی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها متهم به معالجه نادرست پزشکی \/ انتخاباتی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her doctor was found guilty of malpractice.
[ترجمه گوگل]پزشک او به دلیل قصور مجرم شناخته شد
[ترجمه ترگمان]دکترش مرتکب خطا شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She refuted any allegations of malpractice.
[ترجمه گوگل]او هر گونه ادعای سوء رفتار را رد کرد
[ترجمه ترگمان]او هر گونه اتهامات سو درمان را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She sued her doctor for malpractice.
[ترجمه گوگل]او از پزشکش به دلیل سوء رفتار شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]برای معالجه غلط از دکترش شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Several cases of malpractice and malfeasance in the financial world are currently being investigated.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر چندین مورد از تخلفات و تخلفات در دنیای مالی در حال بررسی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر چندین پرونده فساد و بزهکاری در جهان مالی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The only cure for malpractice is careful, competent, caring doctors.
[ترجمه گوگل]تنها راه درمان قصور، پزشکان دقیق، شایسته و دلسوز است
[ترجمه ترگمان]تنها درمان برای سو درمان دقیق، متخصص و دلسوز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This was as clear a case of malpractice as I have ever seen.
[ترجمه گوگل]این یک مورد واضح از قصور بود که من تا به حال دیده بودم
[ترجمه ترگمان]این درست مثل پرونده های malpractice بود که من تا به حال دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Candidates found guilty of malpractice were liable to be disenfranchised and banned from holding elective office for 10 years.
[ترجمه گوگل]کاندیداهایی که مرتکب تخلف شدند، ممکن است از حق رای محروم شوند و به مدت 10 سال از تصدی پست های انتخابی محروم شوند
[ترجمه ترگمان]داوطلبان مجرم تشخیص غلط حق دارند محروم شوند و از برگزاری انتخابات به مدت ۱۰ سال محروم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. While he spreads his malicious malpractice throughout time, you've been chosen to kick his butt.
[ترجمه گوگل]در حالی که او تخلفات بدخواهانه خود را در طول زمان گسترش می دهد، شما برای لگد زدن به باسن او انتخاب شده اید
[ترجمه ترگمان]در حالی که او در تمام مدت سو استفاده غلط او را باز می کند، تو برای لگد زدن به باسن او انتخاب شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Incidents of medical malpractice are soaring.
[ترجمه گوگل]حوادث قصور پزشکی در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]پرونده های پزشکی قانونی در حال پرواز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And general commercial malpractice causes the ruination of thousands more people.
[ترجمه گوگل]و قصور تجاری عمومی باعث تباهی هزاران نفر دیگر می شود
[ترجمه ترگمان]و سو درمان کلی تجاری موجب ruination هزار نفر دیگر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two provisions were added by the House: medical malpractice reforms and medical savings accounts.
[ترجمه گوگل]دو ماده توسط مجلس اضافه شد: اصلاحات قصور پزشکی و حساب های پس انداز پزشکی
[ترجمه ترگمان]دو ماده از سوی مجلس اضافه شد: اصلاحات سو درمان پزشکی و حساب های پس انداز پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can schools be held liable for educational malpractice?
[ترجمه گوگل]آیا مدارس می توانند در قبال تخلفات آموزشی مسئول باشند؟
[ترجمه ترگمان]آیا مدارس می توانند مسئول درمان غلط آموزشی باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She has rebutted charges that she has been involved in any financial malpractice.
[ترجمه گوگل]او اتهاماتی مبنی بر دست داشتن در هر گونه تخلف مالی را رد کرده است
[ترجمه ترگمان]او اتهاماتی دارد مبنی بر اینکه او در هر سو درمان مالی دخالت داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوء اداره (اسم)
maladministration, malpractice, misrule

عمل سوء (اسم)
malpractice

معالجه غلط (اسم)
malpractice

تخصصی

[حقوق] بر خلاف شئون حرفه ای عمل کردن (مانند سوء طبابت و سوء وکالت)

انگلیسی به انگلیسی

• unethical or improper professional conduct, professional negligence, professional misconduct (law); negligence, misconduct
commit malpractice, violate professional codes of conduct (law)
malpractice is behaviour in which someone breaks the law or the rules of their profession in order to gain some personal advantage; a legal term.

پیشنهاد کاربران

1. خلاف کاری 2. خلاف. تخلف 3. قصور پزشک. معالجه غلط
مثال:
a medical malpractice suit
یک اقامه دعوای تخلف پزشکی
Malpractice refers to a professional’s failure to follow accepted standards and practices, resulting in harm or injury to a patient or client.
عدم موفقیت یک متخصص در پیروی از استانداردها و شیوه های پذیرفته شده که منجر به آسیب یا زیان به بیمار یا مشتری می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

اشتباه حرفه ای/کاری
مثال؛
For example, a doctor might be sued for malpractice if they failed to diagnose a serious condition.
In a discussion about legal ethics, someone might say, “Lawyers have a duty to avoid malpractice and provide competent representation. ”
A news article might report, “The surgeon was found guilty of malpractice after a series of surgical errors. ”

قصور ( اسم ) : رفتار غیرمجاز، غیر اخلاقی، سهل انگارانه یا غیراخلاقی توسط یک فرد حرفه ای، به ویژه یک متخصص مراقبت های بهداشتی
ندانم کاری
قصور پزشکی
اشتباه کاری
medical/financial/electoral malpractice
لغزش، اشتباه، تخلف
اشتباه حرفه ای مانند اشتباه پزشکی
معالجه

بپرس