1. Leaves murmured, and foxglove and mallow nodded by the path; and a butterfly glinted past like a flake of amber.
[ترجمه گوگل]برگها زمزمه کردند و دستکش روباه و گل خطمی در کنار مسیر سر تکان دادند و پروانه ای مانند پوسته ای از کهربا درخشید
[ترجمه ترگمان]برگ ها زیر لب زمزمه می کردند و گل انگشتانه و گل از کوره راه بر سرشان حرکت می کردند؛ و یک پروانه مانند یک دانه کهربایی رنگ از کنار او گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And lying in a bath of Almond and Mallow will soothe your skin, leaving it feeling soft and supple.
[ترجمه گوگل]و خوابیدن در حمام بادام و گل خطمی پوست شما را تسکین می دهد و احساس نرمی و لطافت به آن می دهد
[ترجمه ترگمان]و لم دادن در حمام مغز فندقی و mallow پوستت را آرام می کند و نرم و نرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But the advance of the tree mallow has added new fears for its future.
[ترجمه گوگل]اما پیشرفت گل خطمی درختی ترس های جدیدی را برای آینده آن اضافه کرده است
[ترجمه ترگمان]اما پیشرفت درخت mallow ترس های جدیدی را برای آینده خود افزوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A member of the mallow family, the Ochroma tree lives fast, loose, and on the edge.
[ترجمه گوگل]درخت اکروما که عضوی از خانواده گل خطمی است، سریع، شل و روی لبه زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]یک عضو خانواده mallow، درخت Ochroma سریع، آزاد و در لبه زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Musk mallow extract - is naturally comforting and softening. Leaves the skin feeling hydrated, soft and utterly pampered.
[ترجمه گوگل]عصاره گل خطمی مشک - به طور طبیعی آرامش بخش و نرم کننده است به پوست احساس هیدراته شدن، نرمی و لطافت کامل می دهد
[ترجمه ترگمان]عصاره mallow مشک به طور طبیعی آرامش بخش و نرم است برگ های پوست را مرطوب، نرم و به کلی لوس ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Taking mallow root found in marshes, they mixed it with nuts and fruit.
[ترجمه گوگل]با گرفتن ریشه گل خطمی که در مرداب ها یافت می شود، آن را با آجیل و میوه مخلوط کردند
[ترجمه ترگمان]ریشه mallow را در باتلاق ها پیدا کرد و آن را با میوه و میوه مخلوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The pollen from a mallow flower. Its spines help it cling to birds' feathers .
[ترجمه گوگل]گرده گل گل خطمی خارهای آن به چسبیدن به پرهای پرندگان کمک می کند
[ترجمه ترگمان]گرده از یک گل mallow تیغ ها به چسبیدن به پره ای پرندگان کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Phil! Too much marsh not enough mallow!
[ترجمه گوگل]فیل! باتلاق زیاد گل خطمی کافی نیست!
[ترجمه ترگمان]! فیل دیگر به اندازه کافی باتلاق نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. "You are a mallow monster - yes, " said Sarah in a high-pitched baby voice as she hands a marshmallow through the bars of the cage.
[ترجمه گوگل]سارا در حالی که یک گل ختمی را از لابه لای میله های قفس می گذراند، با صدای بلند کودکی گفت: "تو یک هیولای خطمی هستی - بله "
[ترجمه ترگمان]سارا در حالی که یک مارشملو را از لای میله های قفس بغل می کرد، گفت: \"تو یک هیولای mallow هستی، بله\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Blue Mallow can also clean your organs, improve disgestive system and helps to relief constipation.
[ترجمه گوگل]گل خطمی آبی همچنین می تواند اندام های شما را تمیز کند، سیستم گوارشی را بهبود بخشد و به رفع یبوست کمک می کند
[ترجمه ترگمان]mallow آبی نیز می تواند اندام های شما را تمیز کند، سیستم disgestive را بهبود بخشد و به تسکین یبوست کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Blue Mallow tea is capable in relieving headache, helps in flu and protect our breathing system.
[ترجمه گوگل]چای گل خطمی قادر به تسکین سردرد، کمک به آنفولانزا و محافظت از سیستم تنفسی ما است
[ترجمه ترگمان]چای آبی آبی قادر به تسکین سردرد است و به آنفلوآنزا کمک می کند و از سیستم تنفسی ما محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Calendula may mix with lemon slice, peppermint, blue mallow or Verbena.
[ترجمه گوگل]گل همیشه بهار ممکن است با تکه های لیمو، نعناع فلفلی، خطمی آبی یا گیاه سرخابی مخلوط شود
[ترجمه ترگمان]Calendula ممکن است با برش لیمو، نعناع، mallow آبی و یا verbena مخلوط شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Extracts of Solanum, Mallow, Linden Blossom, Shea Butter and Phytosqualane all work in synergy to help stimulate the production of lipids thus encouraging spectacular hydration.
[ترجمه گوگل]عصاره سولانوم، گل خطمی، شکوفه درخت لیندن، کره شی و فیتوسکوالان همگی با هم همکاری می کنند تا به تحریک تولید لیپیدها کمک کنند و در نتیجه هیدراتاسیون فوق العاده را تشویق می کنند
[ترجمه ترگمان]استخراج of، mallow، Blossom Blossom، Shea Butter و Phytosqualane همگی در یک همکوشی برای کمک به تحریک تولید لیپیدها و به این ترتیب hydration تماشایی را تشویق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The birds provide homes for tree mallow which then prevents them breeding.
[ترجمه گوگل]پرندگان خانه هایی را برای گل خطمی درختی فراهم می کنند که از تولید مثل آنها جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]این پرندگان خانه ای برای mallow درخت فراهم می کنند که از تولید آن ها جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. So Clarins created Eye Contour Gel with plant extracts from camomile, cornflower, marigold, soothing mallow and astringent witch-hazel.
[ترجمه گوگل]بنابراین کلارینز ژل کانتور چشم را با عصارههای گیاهی بابونه، گل ذرت، گل همیشه بهار، گل خطمی تسکیندهنده و فندق قابض ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین Clarins، Gel Contour را از گل camomile، گل سرخ، گل جعفری، گل های بهاری و astringent را Gel
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید