malleus

/ˈmæliːəs//ˈmælɪəs/

(کالبد شناسی) استخوان چکشی (در گوش میانی پستانداران)، استخوان چکشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: mallei
• : تعریف: the outermost and largest of the three small bones in the middle ear of mammals.

جمله های نمونه

1. The Malleus lay on the bench of every judge, on the desk of every magistrate.
[ترجمه گوگل]ملئوس روی نیمکت هر قاضی، روی میز هر قاضی دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]Malleus روی نیمکت هر قاضی روی میز هر قاضی روی میز قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Shell Malleus is high performance range of open gear lubricants and thread compounds.
[ترجمه گوگل]Shell Malleus محدوده عملکرد بالا از روان کننده های دنده باز و ترکیبات رزوه است
[ترجمه ترگمان]شل Malleus محدوده عملکردی بالایی از lubricants و ترکیبات رشته رشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Comprising three separate bones, the malleus, the incus and the stapes, this structure is unlike that of any other class of animal: reptiles and amphibians have one bone while fish have none.
[ترجمه گوگل]این ساختار متشکل از سه استخوان مجزا به نام‌های مَلئوس، اینکوس و رکابی است
[ترجمه ترگمان]استخوان چکشی، استخوان چکشی، استخوان سندانی و استخوان رکابی، این ساختار برخلاف دیگر انواع حیوانات دیگر است: خزندگان و دوزیستان یک استخوان دارند در حالی که ماهی ها فاقد یک استخوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The handle of the malleus, with the umbo at its tip, crosses the drum obliquely from the cone of light upward toward the short process.
[ترجمه گوگل]دسته مالئوس، با umbo در نوک آن، درام را به صورت مایل از مخروط نور به سمت بالا به سمت فرآیند کوتاه عبور می دهد
[ترجمه ترگمان]دسته استخوان چکشی با نوک نوک آن به طور مایل از مخروط نور به سمت بالا به سمت روند کوتاه عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shell Malleus GL is a range of premium quality, lead free.
[ترجمه گوگل]Shell Malleus GL طیفی از کیفیت عالی و بدون سرب است
[ترجمه ترگمان]پوسته پوسته GL a از کیفیت ویژه است، آزاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Malleus Maleficarum or The Witches' Hammer indoctrinated the world to "the dangers of freethinking women" and instructed the clergy how to locate, torture, and destroy them.
[ترجمه گوگل]Malleus Maleficarum یا چکش جادوگران جهان را به "خطرات زنان آزاداندیش" تلقین کرد و به روحانیون آموزش داد که چگونه آنها را بیابند، شکنجه کنند و از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]Malleus maleficarum یا چکش جادوگران جهان را به \"خطرات زنان روشنفکر\" تلقین کرد و به روحانیان دستور داد که چگونه آن ها را بیابند، شکنجه دهند، و آن ها را نابود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shell Malleus is a high performance range of open gear lubricants and thread compounds.
[ترجمه گوگل]Shell Malleus یک محدوده کارایی بالا از روان کننده ها و ترکیبات رزوه دنده باز است
[ترجمه ترگمان]شل Malleus محدوده عملکردی بالایی از lubricants و ترکیبات رشته رشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shell Malleus comes in several viscosity grades and NLGI specifications.
[ترجمه گوگل]Shell Malleus دارای چندین درجه ویسکوزیته و مشخصات NLGI است
[ترجمه ترگمان]شل Malleus چند درجه با viscosity و ویژگی های NLGI دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The distance between handle of malleus and stapes, the dia_meter of manubrium mallei are important to the design of prosthesis.
[ترجمه گوگل]فاصله بین دسته مالئوس و رکابی، قطر مانوبریوم مالئی در طراحی پروتز مهم است
[ترجمه ترگمان]فاصله بین دسته استخوان چکشی و استخوان رکابی، the متری of mallei برای طراحی مصنوعی مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bones: malleus, incus, stapes.
[ترجمه گوگل]استخوان ها: مالئوس، اینکوس، رکابی
[ترجمه ترگمان]استخوان ها: استخوان چکشی، استخوان سندانی، استخوان رکابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. D CT can vividly demonstrate the shape and spatial relationships of malleus and incus.
[ترجمه گوگل]D CT می تواند شکل و روابط فضایی مالئوس و اینکوس را به وضوح نشان دهد
[ترجمه ترگمان]سی تی می تواند به طور واضح شکل و روابط فضایی از استخوان چکشی و استخوان سندانی را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small hammer-shaped bone in the middle ear of mammals (anatomy)

پیشنهاد کاربران

استخوان چکشی ( اسم ) : بزرگترین استخوانچه از سه استخوان گوش میانی که به شکل چکش است.

بپرس