mallard

/ˈmælərd//ˈmælɑːd/

معنی: اردک وحشی، نوعی مرغابی وحشی
معانی دیگر: (جانورشناسی) اردک وحشی (anas platyrhynchos)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: mallard, mallards
• : تعریف: a common wild duck, the male of which has an iridescent, dark green head and neck.

جمله های نمونه

1. "Mallard" holds the speed record for a steam locomotive.
[ترجمه گوگل]"مالارد" رکورددار سرعت لوکوموتیو بخار است
[ترجمه ترگمان]\"mallard\" رکورد سرعتی را برای لوکوموتیو بخار نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A mallard suddenly took wing, rising steeply into the air with an angry squawk.
[ترجمه گوگل]اردک اردک ناگهان بال گرفت و با صدایی خشمگین به شدت به هوا بلند شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان mallard بال بال زد و با صدای بلند قد بلندی به هوا بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The male mallard has a green head and reddish-brown chest.
[ترجمه گوگل]اردک نر دارای سر سبز و سینه قرمز مایل به قهوه ای است
[ترجمه ترگمان]نر mallard نر سر سبز و سینه قهوه ای مایل به قرمز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dabblers like the mallard seem to demand that the spiral moves clockwise from the eye over the full round forehead.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که مارپیچ‌هایی مانند اردک اردک اردک‌دار می‌خواهند که مارپیچ در جهت عقربه‌های ساعت از چشم روی پیشانی گرد حرکت کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که Dabblers مثل the تقاضا می کنند که حرکت مارپیچی از چشم روی پیشانی گرد کامل به جهت عقربه های ساعت حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Teal and mallard dabbled behind wave-preventing barriers.
[ترجمه گوگل]گل سبز و اردک اردک پشت موانع مانع از موج می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]Teal و mallard از موانع جلوگیری از موج سر باز زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Duck of both races like diminutive duck Mallard, with black and green speculum and whitish belly.
[ترجمه گوگل]اردک هر دو نژاد مانند اردک کوچک مالارد، با اسپکولوم سیاه و سبز و شکم سفید
[ترجمه ترگمان]اردک هر دو نژاد اردک وار و نرم و سفید و شکم سفید و سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. About a dozen mallard ducks were sleeping on the sand or quacking in a subdued manner under the dock.
[ترجمه گوگل]حدود 12 اردک اردک اردک بر روی شن ها می خوابیدند یا زیر اسکله به شکلی آرام می لرزیدند
[ترجمه ترگمان]در حدود یک دوجین اردک، روی ماسه ها خوابیده بودند و با صدای آهسته زیر اسکله زوزه می کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eider ducks were vying with mallard and tufted ducks, the ducklings dodging in and around people's legs.
[ترجمه گوگل]اردک‌های عیدری با اردک‌های اردک اردک و پرزدار رقابت می‌کردند، جوجه اردک‌ها از داخل و اطراف پاهای مردم طفره می‌رفتند
[ترجمه ترگمان]اردک ها با mallard و ducks پر شده بودند، جوجه مرغابی ها در حالی که از روی پاهای مردم جاخالی می دادند و دور و بر آدم ها جاخالی می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mallard duck, grey wagtail and occasionally kingfishers frequent the waterside.
[ترجمه گوگل]اردک اردک اردک، دم خاکستری و گهگاه شاه ماهیان در کنار آب رفت و آمد می کنند
[ترجمه ترگمان]duck mallard، wagtail خاکستری و گاهی مرغ های دریایی که در آب شنا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On deeper water teal, mallard and great crested grebes bobbed and coots squawked and chased each other noisily.
[ترجمه گوگل]روی سبزه آبی عمیق تر، اردک اردک و تاج های کاکلی بزرگ می پیچیدند و کاکل ها با صدای بلند همدیگر را تعقیب می کردند
[ترجمه ترگمان]آبی لاجوردی، mallard و grebes کاکل دار با صدای بلند و بلند جیغ می کشیدند و با سر و صدا یکدیگر را دنبال می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This female mallard was brought into Slimbridge yesterday totally paralysed and she's already showing signs of recovery.
[ترجمه گوگل]این ماهی اردک ماده دیروز به طور کامل فلج به اسلیمبریج آورده شد و در حال حاضر علائم بهبودی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این mallard زن دیروز به طور کامل فلج شده بود و اکنون علائم بهبودی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had an interested audience of mallard, water-hen and the solitary grebe.
[ترجمه گوگل]او مخاطبان علاقه‌مندی به اردک، مرغ آبی و خرچنگ منفرد داشت
[ترجمه ترگمان]او یک شنونده علاقه مند به mallard، آب و رنگ solitary داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was Brently Mallard who entered, a little travel - stained, composedly carrying his gripsack and umbrella.
[ترجمه گوگل]این برنتلی ملارد بود که با کمی مسافرت - لکه‌دار وارد شد و در حالی که کوله‌پشتی و چترش را حمل می‌کرد
[ترجمه ترگمان]این همان Brently بود که وارد شد، با خونسردی و خونسردی که داشت چتر و چتر خود را حمل می کرد، وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Should I start taking photos, Doctor Mallard?
[ترجمه گوگل]آیا باید شروع به عکس گرفتن کنم، دکتر ملارد؟
[ترجمه ترگمان]باید عکس بگیرم دکتر mallard؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A roasted mallard duck, thought Soapy, would be about the thing—with a bottle of Chablis, and then Camembert, a demitasse and a cigar.
[ترجمه گوگل]صابونی فکر کرد که یک اردک اردک سرخ شده برشته شده، با یک بطری شابلیس و سپس کاممبر، یک دمیتاس و یک سیگار برگ
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که یک اردک کباب شده و یک بطری Chablis و یک بطری of و سپس Camembert و یک سیگار برگ و یک سیگار برگ برنده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اردک وحشی (اسم)
mallard, wildfowl

نوعی مرغابی وحشی (اسم)
mallard

تخصصی

[نساجی] دستگاه عرق گیر یپشم با دوش آب سرد

انگلیسی به انگلیسی

• common wild duck which is the source for most domesticated ducks
a mallard is a very common kind of wild duck.

پیشنهاد کاربران

بپرس