malevolently

جمله های نمونه

1. He tapped this malevolently against the glass, grinning all the while like a storybook bandit.
[ترجمه گوگل]او این را با بدخواهی به شیشه کوبید و در تمام مدت مثل یک راهزن کتاب داستان پوزخند زد
[ترجمه ترگمان]او به این حیله در مقابل شیشه ضربه زد و در حالی که تمام مدت مثل یک راهزن افسانه ای پوزخند می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mark watched him ma-levolently.
[ترجمه گوگل]مارک به طرز عجیبی او را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]مارک \"مراقب\" ma \"- ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It hissed malevolently into the tiny cubicle, its herby bitter odour masking a certain taste of earthiness.
[ترجمه گوگل]با بدخواهی به داخل اتاقک کوچک خش می زد، بوی تلخ گیاهی آن طعم خاصی از خاکی بودن را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]به سمت اتاقک کوچک حرکت کرد، و بوی تلخی از آن به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Competing malevolently, break the rule of market.
[ترجمه گوگل]رقابت بدخواهانه، قانون بازار را شکست
[ترجمه ترگمان]رقابت کنندگان رقیب، قانون بازار را می شکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Failing to pay the tuition fee malevolently has become a serious problem which blocks the development of universities.
[ترجمه گوگل]پرداخت نکردن بدخواهانه شهریه به معضلی جدی تبدیل شده است که جلوی پیشرفت دانشگاه ها را گرفته است
[ترجمه ترگمان]عدم پرداخت جریمه نقدی به یک مشکل جدی تبدیل شده است که مانع توسعه دانشگاه ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She watched him malevolently.
[ترجمه گوگل]با بدخواهی او را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]با بدجنسی او را نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As to the ordinary brand, it is tortious only when it is registered malevolently.
[ترجمه گوگل]در مورد نام تجاری معمولی، فقط زمانی که از روی بدخواهی ثبت شده باشد، زیان آور است
[ترجمه ترگمان]اما در مورد یک علامت تجاری معمولی، تنها زمانی است که این نام را به عنوان یک علامت بد ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The little woman advanced slowly with her eyes fixed malevolently on the pink paper.
[ترجمه گوگل]زن کوچولو با چشمانی که بدخواهانه روی کاغذ صورتی خیره شده بود به آرامی جلو رفت
[ترجمه ترگمان]زن کوچک اندام آهسته پیش رفت و چشمان خود را به کاغذ صورتی نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have no idea why one of them would be acting so malevolently . Perhaps Drognan or Fara would know more about this.
[ترجمه گوگل]نمی دانم چرا یکی از آنها اینقدر بدخواهانه رفتار می کند شاید دروگنان یا فارا بیشتر در این مورد بدانند
[ترجمه ترگمان]من اصلا نمی دونم چرا یکی از اونا اینقدر بدجنس رفتار می کنه شاید \"Drognan\" یا \"فارا\" بیشتر در این مورد بدونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The koala opened both its red-rimmed eyes and looked down on me malevolently.
[ترجمه گوگل]کوالا هر دو چشم قرمزش را باز کرد و با بدخواهی به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]The هر دو چشمان قرمزش را باز کرد و با بدجنسی به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To pause there would be to confirm the hopeless finality of a belief that two atomic colossi are doomed malevolently to eye each other indefinitely across a trembling world.
[ترجمه گوگل]مکث در آنجا می تواند تایید قطعی ناامیدکننده این باور باشد که دو غول اتمی به طرز بدخواهانه ای محکوم به چشم دوختن نامحدود در سراسر دنیایی لرزان هستند
[ترجمه ترگمان]مکث کردن در آنجا برای تایید این اعتقاد راسخ وجود دارد که دو رقیب اتمی در مقابل یک دنیای لرزان به هم نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I have no idea why one of them would be acting so malevolently.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم چرا یکی از آنها اینقدر بدخواهانه رفتار می کند
[ترجمه ترگمان]من اصلا نمی دونم چرا یکی از اونا اینقدر بدجنس رفتار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• maliciously, spitefully

پیشنهاد کاربران

بدخواهانه، با بدخواهی، با بدجنسی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : malevolence
✅️ صفت ( adjective ) : malevolent
✅️ قید ( adverb ) : malevolently
بدخواهانه

بپرس