maleficence

/məˈlefɪsəns//məˈlefɪsns/

معنی: بدجنسی، تبه کاری
معانی دیگر: تبه کاری، بدجنسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: harm; evil.
مشابه: evil

(2) تعریف: the state or quality of being maleficent.
مشابه: evil

جمله های نمونه

1. Maleficence --- Behavior that harms others. Avoidance of maleficence is one of the cardinal principles of ethics. See beneficence.
[ترجمه گوگل]بدخواهی --- رفتاری که به دیگران آسیب می رساند پرهیز از بدخواهی یکی از اصول اساسی اخلاق است رجوع به احسان شود
[ترجمه ترگمان]maleficence - رفتار که به دیگران آسیب می رساند اجتناب از maleficence یکی از اصول اصلی اخلاق است نیک به نیک نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ethical principles of non- maleficence and beneficence might be used as justification for overriding her autonomy.
[ترجمه گوگل]اصول اخلاقی عدم سوء نیت و خیرخواهی ممکن است به عنوان توجیهی برای نادیده گرفتن استقلال او استفاده شود
[ترجمه ترگمان]اصول اخلاقی of و beneficence ممکن است به عنوان توجیهی برای برتری استقلال خود مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why does the person have maleficence mentality?
[ترجمه گوگل]چرا فرد دارای ذهنیت بدخواهی است؟
[ترجمه ترگمان]چرا این فرد ذهنیت متفاوتی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why can you have maleficence mentality?
[ترجمه گوگل]چرا می توانید ذهنیت بدخواهی داشته باشید؟
[ترجمه ترگمان]چرا شما می توانید ذهنیت maleficence داشته باشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ethical principles of non - maleficence and beneficence might be used as justifications for overriding her autonomy.
[ترجمه گوگل]اصول اخلاقی عدم سوء نیت و خیرخواهی ممکن است به عنوان توجیهی برای نادیده گرفتن استقلال وی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]اصول اخلاقی of و beneficence ممکن است به عنوان توجیهی برای برجسته کردن خودمختاری او به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We will not remind you of the maleficence related to him.
[ترجمه گوگل]ما بدخواهی های مربوط به او را به شما یادآوری نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به شما یادآوری نمی کنیم که شما چه نسبتی با او دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beneficence --- The ethellocal principle of behaving in a way that promotes the well-being of others. See maleficence.
[ترجمه گوگل]سودمندی --- اصل اخلاقی رفتار کردن به گونه ای که رفاه دیگران را ارتقاء دهد رجوع به شرارت شود
[ترجمه ترگمان]Beneficence - - اصل ethellocal رفتار کردن به روشی که رفاه دیگران را ترویج می کند به maleficence مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ms Martin's dementia interferes with her insight and it may be considered acceptable to override her autonomy by reference to the principle of non- maleficence - the requirement to prevent harm.
[ترجمه گوگل]زوال عقل خانم مارتین با بینش او تداخل می کند و ممکن است نادیده گرفتن استقلال او با استناد به اصل عدم شرارت - الزام برای جلوگیری از آسیب، قابل قبول تلقی شود
[ترجمه ترگمان]زوال عقل خانم مارتین با بینش او تداخل می کند و ممکن است قابل قبول باشد که استقلال خود را با اشاره به اصل عدم نیاز برای جلوگیری از آسیب حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بدجنسی (اسم)
acid, malice, malignancy, wickedness, maleficence

تبه کاری (اسم)
wickedness, maleficence, villainy, crime, felony

انگلیسی به انگلیسی

• act of doing evil; harmfulness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : maleficence
✅️ صفت ( adjective ) : maleficent
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس