male chauvinism

جمله های نمونه

1. The profession remains a bastion of male chauvinism.
[ترجمه گوگل]این حرفه همچنان سنگر شوونیسم مردانه است
[ترجمه ترگمان]این شغل یک دژ مستحکم برای تعصب مردانه محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Betty had no idea what male chauvinism was.
[ترجمه گوگل]بتی نمی دانست شوونیسم مردانه چیست
[ترجمه ترگمان]بتی اصلا نمی دانست که در مورد تعصب مردانه چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Male chauvinism was rife in medicine in those days, and he is forgiven.
[ترجمه گوگل]شوونیسم مردانه آن روزها در پزشکی موج می زد و او را می بخشند
[ترجمه ترگمان]تعصب مردانه در این روزها پر از دارو است و او بخشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The academy was labeled a stronghold of male chauvinism.
[ترجمه گوگل]آکادمی به عنوان سنگر شوونیسم مردانه شناخته شد
[ترجمه ترگمان]این آکادمی به عنوان پایگاهی از تعصب مردانه به شمار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But to ascribe this to male chauvinism wouldn't be accurate either.
[ترجمه گوگل]اما نسبت دادن این موضوع به شوونیسم مردانه نیز درست نیست
[ترجمه ترگمان]اما نسبت به تعصب مردانه هم دقیق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Greece is also a deep tradition of male chauvinism country.
[ترجمه گوگل]یونان نیز سنت عمیق کشور شوونیسم مردانه است
[ترجمه ترگمان]یونان همچنین سنت عمیقی از تعصب مردانه نسبت به کشور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Feilding showed us his thorough and systematic male chauvinism in terms of his novel-The History of Tom Jones, a Foundling, namely, male was the main stay in that society.
[ترجمه گوگل]فیلدینگ شوونیسم مردانه کامل و منظم خود را در رمانش به ما نشان داد - تاریخچه تام جونز، یک فاندلینگ، یعنی مرد اقامتگاه اصلی در آن جامعه بود
[ترجمه ترگمان]Feilding به ما تعصب مردانه و نظام مند را از لحاظ رمان خود نشان داد - تاریخ تام جونز، یک Foundling، یعنی مرد اصلی در آن جامعه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even evidences of male chauvinism amongst her friends would infuriate her.
[ترجمه گوگل]حتی شواهدی از شوونیسم مردانه در میان دوستانش او را خشمگین می کرد
[ترجمه ترگمان]حتی یک تعصب مردانه هم در میان دوستانش هم او را عصبانی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People who support equal rights for women fight against male chauvinism.
[ترجمه گوگل]افرادی که از حقوق برابر برای زنان حمایت می کنند با شوونیسم مردانه مبارزه می کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که از حقوق برابر برای مبارزه زنان علیه تعصب مردانه حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Marriage experts have slammed Laura's ideas as offensive and pandering to male chauvinism.
[ترجمه گوگل]کارشناسان ازدواج ایده های لورا را توهین آمیز و توهین آمیز برای شوونیسم مردانه می دانند
[ترجمه ترگمان]متخصصان ازدواج ایده های لو را به عنوان حمله و دامن زدن به وطن پرستی مرد مورد انتقاد قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We doubt if any of the men on translation committees or who did their own translations are conscious of any male chauvinism.
[ترجمه گوگل]ما تردید داریم که آیا هیچ یک از مردان کمیته ترجمه یا کسانی که ترجمه های خود را انجام داده اند از شوونیسم مردانه آگاه باشند
[ترجمه ترگمان]ما شک داریم که آیا هیچ یک از این مردان در کمیته ترجمه و یا چه کسی از تعصبات حزبی خود آگاه بوده یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He got a little tired of her complaints that male chauvinism had stopped her getting a book out.
[ترجمه گوگل]او از شکایت های او که شوونیسم مردانه مانع از انتشار کتابش شده بود، کمی خسته شد
[ترجمه ترگمان]او از شکایت های شوهرش به شدت خسته شده بود و از این که یک کتاب را بیرون می آورد خسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hence also the exaggerated tribalism, the bullheaded racism of an Alf Garnett, the dogged male chauvinism of an Andy Capp.
[ترجمه گوگل]از این رو، قبیله گرایی اغراق آمیز، نژادپرستی سرسخت آلف گارنت، شوونیسم مردانه سرسخت اندی کاپ نیز به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]از این رو، قبیله گرایی اغراق آمیز، نژادپرستی سرسختانه مرد Alf با سرسختی مردی اندی Capp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's had a lifelong fight with feminists who accuse him of extreme male chauvinism and damaging their dignity.
[ترجمه گوگل]او یک دعوای مادام العمر با فمینیست هایی داشته که او را به شوونیسم افراطی مردانه و لطمه زدن به حیثیت آنها متهم می کنند
[ترجمه ترگمان]او یک مبارزه مادام العمر با feminists داشت که او را به تعصب مردانه مرد متهم می کردند و شان شان را خدشه دار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• excessive enthusiasm for the male sex
male chauvinism is the belief which some men have that men are naturally better and more important than women; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

مردسالاری
male chauvinism ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: مردبرترباوری
تعریف: مفهومی ذهنی و مردانه مبتنی بر برتری ذاتی مردان و انکار هویت انسانی زنان

بپرس