1. The malcontent is gunning for his supervisor.
[ترجمه گوگل]بداخلاقی برای سرپرست او تیراندازی می کند
[ترجمه ترگمان]The به دنبال supervisor برای سرپرست خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Five years ago a band of malcontents, mainly half-educated radicals, seized power.
[ترجمه گوگل]پنج سال پیش گروهی از بدخواهان، عمدتاً رادیکال های نیمه تحصیل کرده، قدرت را به دست گرفتند
[ترجمه ترگمان]پنج سال پیش یک گروه ناراضی، که عمدتا متشکل از افراد تندرو بود، قدرت را به دست گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The strike was engineered by a handful of malcontents.
[ترجمه گوگل]این اعتصاب توسط تعداد انگشت شماری از سوء استفاده ها مهندسی شده بود
[ترجمه ترگمان]اعتصاب توسط یه مشت شورشی طراحی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. That seemed unlikely to win over the malcontents, but it may have been just enough to get the president home.
[ترجمه گوگل]به نظر بعید به نظر می رسید که بر نارضایتی ها پیروز شود، اما شاید برای بازگرداندن رئیس جمهور به خانه کافی بود
[ترجمه ترگمان]این به نظر بعید به نظر می رسید که بر علیه شورشی پیروز شود، اما ممکن بود کافی باشد که رئیس جمهور را به خانه برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Silence gave the malcontents the chance they wanted.
[ترجمه گوگل]سکوت به بدخواهان فرصتی داد که می خواستند
[ترجمه ترگمان]خاموشی به ایشان امکان نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't assume that we are all Luddite malcontents afraid of change.
[ترجمه گوگل]تصور نکنید که همه ما افراد بد اخلاق لودیت هستیم که از تغییر می ترسیم
[ترجمه ترگمان]تصور نکن که همه ما از تغییر عقیده ناراضی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Spies, criminals, and malcontents.
[ترجمه گوگل]جاسوسان، جنایتکاران و بدخواهان
[ترجمه ترگمان]جاسوس ها، مجرمین و ناراضی بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This brings about 9 cities respect is very malcontent, bilateral negotiation at a stand.
[ترجمه گوگل]این به ارمغان می آورد در مورد 9 شهر احترام بسیار بد محتوا، مذاکره دوجانبه در یک موضع
[ترجمه ترگمان]این موضوع حدود ۹ شهر را به ارمغان می آورد که احترام زیادی به مذاکرات دوجانبه و مذاکرات دو جانبه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Dissolving malcontent principle is the authority that respects boss.
[ترجمه گوگل]اصل رفع سوءمطالعه، اقتداری است که به رئیس احترام می گذارد
[ترجمه ترگمان]اصل malcontent قدرتی است که به رئیس احترام می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All the trouble is being caused by a handful of malcontents.
[ترجمه گوگل]همه مشکلات ناشی از یک مشت بد محتوا است
[ترجمه ترگمان]مشکل اینه که یه مشت شورشی بوجود اومده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He attributes the statue controversy to a handful of malcontents.
[ترجمه گوگل]او جنجال بر سر مجسمه را به یک مشت بد محتوا نسبت می دهد
[ترجمه ترگمان]او این مجسمه را با یک مشت malcontents آشنا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His eldest son James, who had been living in Stirling castle, was persuaded to join the malcontents.
[ترجمه گوگل]پسر بزرگ او جیمز که در قلعه استرلینگ زندگی می کرد، متقاعد شد که به بدخواهان بپیوندد
[ترجمه ترگمان]پسر بزرگش، جیمز، که در قلعه استرلینگ زندگی کرده بود، راضی شده بود که به مجلس رقص ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. No more will I look down my nose at whining, spineless malcontents.
[ترجمه گوگل]دیگر نمی توانم به ناله های ناخوشایند و بدون ستون فقرات نگاه کنم
[ترجمه ترگمان]دیگه هیچ کاری نمی تونم بکنم که دماغم رو از دست بدم و سرکش و بی جرات اینکارو بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mordovia is the cesspit into which are flushed the malcontents and malefactors of the Union of Soviet Socialist Republics.
[ترجمه گوگل]موردویا گودالی است که بدخواهان و بدخواهان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در آن ریخته شده است
[ترجمه ترگمان]Mordovia the است که در آن the و تبه کار اتحادیه جمهوری های سوسیالیست اتحاد جماهیر شوروی برافروخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Every time I fill a vacant office, I make ten malcontent and one ingrate.
[ترجمه گوگل]هر بار که یک دفتر خالی را پر می کنم، ده نفر بدقولی می کنم و یک نفر هم بی احترامی می کنم
[ترجمه ترگمان]هر دفعه که یه دفتر خالی رو پر می کنم، ده تا یاغی و یه ingrate درست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید