malarial

/məˈleriəl//məˈleərɪəl/

معنی: نوبهای، وابسته به مالاریا
معانی دیگر: وابسته به مالاریا، نوبه ای

جمله های نمونه

1. Malarial fevers broke out among the men.
[ترجمه گوگل]تب مالاریا در بین مردان شیوع پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]تب تیفوس در میان مردها درهم شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This would all have been uninhabited malarial marshland until the post-war boom made it worth draining.
[ترجمه گوگل]اینها تا زمانی که رونق پس از جنگ باعث شد ارزش تخلیه شدن داشته باشد، همگی یک مرداب مالاریا خالی از سکنه بود
[ترجمه ترگمان]این وضعیت تا زمانی که رونق پس از جنگ، ارزش تخلیه را داشته باشد، به طور خالی عاری از سکنه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mosquitoes are responsible for half a billion malarial infections and 1 m deaths every year.
[ترجمه گوگل]پشه ها مسئول نیم میلیارد عفونت مالاریا و مرگ 1 میلیون نفر در سال هستند
[ترجمه ترگمان]پشه ها عامل بیش از نیم میلیون آلودگی مالاریا و ۱ میلیون نفر در هر سال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Malarial poison had sallowed his skin.
[ترجمه گوگل]سم مالاریا پوستش را فرو برده بود
[ترجمه ترگمان]زهر malarial پوستش را پاک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Artemisinin, a new malarial drug, was extracted from a traditional plant.
[ترجمه گوگل]آرتمیسینین، داروی جدید مالاریا، از یک گیاه سنتی استخراج شد
[ترجمه ترگمان]Artemisinin، یک داروی مالاریا جدید، از یک کارخانه سنتی استخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All the precautions have been taken against malarial.
[ترجمه گوگل]تمام اقدامات احتیاطی در برابر مالاریا انجام شده است
[ترجمه ترگمان]این همه احتیاط را بیشتر از آن به ستوه آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Surrounded by malarial swamps, adobe dwellings are now occupied by scorpions and snakes.
[ترجمه گوگل]خانه های خشتی که توسط باتلاق های مالاریا احاطه شده اند اکنون توسط عقرب ها و مارها اشغال شده است
[ترجمه ترگمان]اکنون در کنار باتلاق های دوردست، خانه های سنگی آن را با عقرب ها و مارها پر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had the sallow malarial face of the south Georgia Cracker, pale pinkish hair and washed-out blue eyes which even in delirium were patient and mild.
[ترجمه گوگل]او چهره مالاریا ضعیف کراکر جورجیا جنوبی، موهای صورتی کم رنگ و چشمان آبی شسته شده داشت که حتی در حالت هذیان نیز صبور و ملایم بودند
[ترجمه ترگمان]چهره sallow و malarial جورجیا را داشت، موهای قرمز کم رنگ و چشمان آبی رنگش که حتی در حال هذیان، صبور و ملایم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was suffering from malarial fever, and seemed dying by inches.
[ترجمه گوگل]او از تب مالاریا رنج می برد و به نظر می رسید چند اینچ در حال مرگ بود
[ترجمه ترگمان]او از تب malarial رنج می برد و به نظر می رسید که چند اینچ دارد می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Standing water like this gives malarial mosquitoes the perfect place to breed.
[ترجمه گوگل]آب ایستاده مانند این به پشه های مالاریا مکان مناسبی برای تولید مثل می دهد
[ترجمه ترگمان]آب ایستادن مثل این، پشه مالاریا را به جای مناسبی برای پرورش دادن به پشه مالاریا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A sensitive soul walked into this town like a white missionary into a malarial swamp.
[ترجمه گوگل]روح حساسی مانند یک مبلغ سفیدپوست به باتلاق مالاریا وارد این شهر شد
[ترجمه ترگمان]یک روح حساس مانند یک مبلغ مذهبی در این شهر راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They would depart in the spring, to avoid the malarial menace of the later seasons.
[ترجمه گوگل]آن‌ها در بهار می‌رفتند تا از تهدید مالاریا در فصول بعدی دوری کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در فصل بهار حرکت خواهند کرد تا از تهدید ناشی از مالاریا در فصل های بعدی جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A link between alpha thalassaemia and protection from malaria, particularly severe malarial anaemia (SMA), was made in the 1990s.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین تالاسمی آلفا و محافظت در برابر مالاریا، به ویژه کم خونی مالاریا شدید (SMA)، در دهه 1990 ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]ارتباطی بین آلفای کرونباخ و حفاظت از مالاریا، به خصوص کم خونی شدید مالاریا (SMA)در دهه ۱۹۹۰ ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Instead of feeling ill from drinking this water our hero was cured from the malarial fever!
[ترجمه گوگل]قهرمان ما به جای اینکه از نوشیدن این آب احساس بیماری کنیم، از تب مالاریا درمان شد!
[ترجمه ترگمان]به جای آن که احساس بدی از نوشیدن آب به دست آورم، قهرمان ما از شدت تب malarial شفا یافته بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوبهای (صفت)
intermittent, alternative, malarial

وابسته به مالاریا (صفت)
malarial

انگلیسی به انگلیسی

• infected with malaria; of or pertaining to malaria

پیشنهاد کاربران

بپرس