1. menstruation gives rise to a characteristic malaise in some women
قاعدگی در برخی زنان موجب بیمارگونگی ویژه ای می شود.
2. You can see signs of malaise in our office.
[ترجمه گوگل]شما می توانید علائم ناخوشی را در دفتر ما مشاهده کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید نشانه هایی از ضعف در دفتر ما را مشاهده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He complained of depression, headaches and malaise.
[ترجمه گوگل]او از افسردگی، سردرد و بی حالی شکایت داشت
[ترجمه ترگمان]او از افسردگی، سردرد و ضعف شکایت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was afflicted by the modern malaise of instability and a fear of life.
[ترجمه گوگل]او از کسالت مدرن ناشی از بی ثباتی و ترس از زندگی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او تحت تاثیر ضعف مدرن بی ثباتی و ترس از زندگی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. One factor contributing to this malaise is the buildup of lactic acid in the muscles that can follow heavy drinking.
[ترجمه گوگل]یکی از عواملی که به این ضعف کمک می کند، تجمع اسید لاکتیک در عضلات است که می تواند به دنبال نوشیدن زیاد الکل باشد
[ترجمه ترگمان]یکی از عواملی که به این ضعف کمک می کند، تجمع اسید لاکتیک در ماهیچه ها است که به دنبال نوشیدنی سنگین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The first sign of illness is a malaise no worse than influenza.
[ترجمه گوگل]اولین علامت بیماری کسالتی است که بدتر از آنفولانزا نیست
[ترجمه ترگمان]اولین نشانه بیماری، یک ضعف است، نه بدتر از آنفولانزا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. All the signs of this malaise are here, strewn about like empty Guinness cans on a Sunday morning.
[ترجمه گوگل]همه نشانههای این بیحالی اینجاست، مثل قوطیهای خالی گینس در صبح یکشنبه
[ترجمه ترگمان]همه نشانه های این ضعف در اینجا وجود دارند که مانند قوطی های خالی گینس در صبح روز یکشنبه پخش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is a malaise that affects both intellectuals and the masses.
[ترجمه گوگل]این کسالتی است که هم روشنفکران و هم توده ها را تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این یک بیقراری است که هم روشنفکران و هم توده های مردم را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Their collective mood had found its cellar, a malaise like a ladder they had descended rung by rung.
[ترجمه گوگل]خلق و خوی جمعی آنها سرداب خود را پیدا کرده بود، کسالتی مانند نردبانی که پله به پله پایین آمده بودند
[ترجمه ترگمان]خلق و خوی دسته جمعی آن ها در سرداب پیدا کرده بود، و مثل نردبانی که از پله پایین آمده بود، احساس سرگیجه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The malaise had spread countrywide however.
[ترجمه گوگل]با این حال، ناخوشی در سراسر کشور گسترش یافته بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، این ضعف در سراسر کشور گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The essence of this constitutional malaise was the changing attitude of the young towards those in authority.
[ترجمه گوگل]جوهره این ضعف قانون اساسی تغییر نگرش جوانان نسبت به صاحبان قدرت بود
[ترجمه ترگمان]ماهیت این ضعف قانون اساسی، نگرش در حال تغییر جوانان به سمت کسانی بود که در قدرت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A feeling of malaise which had beset him earlier, and which he had blamed on the news from Oxford, persisted.
[ترجمه گوگل]احساس کسالتی که قبلاً او را احاطه کرده بود و اخبار آکسفورد را سرزنش می کرد، همچنان ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]احساس of که قبلا او را به ستوه آورده بود، و این خبر از آکسفورد را به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Weary of the general air of malaise in the Observer office, she had written round.
[ترجمه گوگل]خسته از حال و هوای ناخوشایند در دفتر آبزرور، دور نوشته بود
[ترجمه ترگمان]خسته و خسته از هوای عمومی، در دفتر Observer، خود را به آن نوشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The malaise about a shared intellectual and literary culture was short-lived, the product of passing confrontation.
[ترجمه گوگل]ناراحتی در مورد فرهنگ مشترک فکری و ادبی کوتاه مدت بود و محصول تقابل گذرا بود
[ترجمه ترگمان]ضعف در مورد یک فرهنگ فکری و فکری مشترک، کوتاه مدت و محصول برخورد گذرا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید