mal

/ˈmæl//ˈmæl/

مخفف:، ماله، مالزی، پیشوند: بد، به طور بد، دژ - [maladroit]، پیشوندی بمعنی بد و مضر

بررسی کلمه

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: bad; wrong; abnormal.

- maladjustment
[ترجمه گوگل] ناسازگاری
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- malediction
[ترجمه گوگل] توهین
[ترجمه ترگمان] لعنت بر شیطان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- malformation
[ترجمه گوگل] ناهنجاری
[ترجمه ترگمان] ناهنجاری malformation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Come on, Mal, don't stand on ceremony here at home.
[ترجمه گوگل]بیا مال، اینجا تو خونه سر مراسم نایست
[ترجمه ترگمان]زود باش دی گه، بیا اینجا، تو خو نه، اینجا رو جشن نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Adequate control is very important, because grand mal seizures may harm the fetus or even precipitate fetal death.
[ترجمه گوگل]کنترل کافی بسیار مهم است، زیرا تشنج بزرگ ممکن است به جنین آسیب برساند یا حتی مرگ جنین را تسریع کند
[ترجمه ترگمان]کنترل کافی خیلی مهم است، چون ممکن است او به جنین صدمه بزند یا جنین را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is also effective in primary generalized grand mal seizures.
[ترجمه گوگل]همچنین در تشنج های بزرگ ژنرالیزه اولیه موثر است
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین در مورد صرع در مرکز عمومی عمومی موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As the tension mounted, Mal Donaghy and Le Saux were booked for rash challenges.
[ترجمه گوگل]با افزایش تنش، مال دونگی و لو ساکس برای چالش های عجولانه رزرو شدند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تنش بالا رفت، خیریه بیت المال و لو Saux برای مقابله با چالش ها درگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If only the grand mal seizures are uncontrolled, carbamazepine, phenytoin, or phenobarbital may be added to the valproic acid.
[ترجمه گوگل]اگر فقط تشنج گراند مال کنترل نشده باشد، کاربامازپین، فنی توئین یا فنوباربیتال ممکن است به والپروئیک اسید اضافه شود
[ترجمه ترگمان]اگر تنها حمله های او کنترل نشده باشد، carbamazepine، phenytoin، یا phenobarbital ممکن است به اسید valproic اضافه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The chocolate bars are on Big Mal if they start with three points.
[ترجمه گوگل]اگر با سه امتیاز شروع شود، میله های شکلات روی بیگ مال قرار دارند
[ترجمه ترگمان]کیسه های شکلات در خیریه بزرگ هستند اگر با سه امتیاز شروع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jacinto, too, describes his malaise and melancholy in speech typical of the Romantic mal du siecle.
[ترجمه گوگل]جاسینتو نیز ناراحتی و مالیخولیا خود را در گفتار معمولی رمانتیک mal du siecle توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]Jacinto نیز، ضعف و افسردگی خود را در گفتار خود به گونه ای معمول توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After microwave exposure, MAL 1 and 5 Doxyl were added, and their ESR spectra were recorded.
[ترجمه گوگل]پس از قرار گرفتن در معرض مایکروویو، MAL 1 و 5 Doxyl اضافه شد و طیف ESR آنها ثبت شد
[ترجمه ترگمان]بعد از مواجهه تابش مایکروویو، mal ۱ و ۵ Doxyl اضافه شدند و طیف های ESR آن ها ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some psychomotor seizures, grand mal can be the precursor of similar symptoms.
[ترجمه گوگل]برخی از تشنج های روانی حرکتی، گرند مال می تواند پیش ساز علائم مشابه باشد
[ترجمه ترگمان]برخی از این حملات ناگهانی، او می تواند منادی نشانه های مشابه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Research results on mixed catalysts for the selective oxidation of isobutene(or tert-butyl alcohol, TBA) to prepare methylacrolein(MAL) were reported.
[ترجمه گوگل]نتایج تحقیقات بر روی کاتالیزورهای مخلوط برای اکسیداسیون انتخابی ایزوبوتن (یا الکل ترت بوتیل، TBA) برای تهیه متیل آکرولئین (MAL) گزارش شد
[ترجمه ترگمان]نتایج تحقیقات در مورد کاتالیست های ترکیبی برای اکسیداسیون انتخابی of (یا tert - بوتیل الکل، TBA)برای آماده سازی methylacrolein (mal)گزارش شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jedes Mal, wenn wir ausgehen oder Essen gehen, m & ouml; chte Sie, dass Du dazu mitkommst.
[ترجمه گوگل]Jedes Mal, wenn wir ausgehen oder Essen gehen, m, ouml; chte Sie، dass Du dazu mitkommst
[ترجمه ترگمان]بیت المال، wenn wir oder Essen، m &، chte Sie، dass دو dazu mitkommst
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The engineered-variable-cast approach to managing applies for mal work measurement to the budgeting process.
[ترجمه گوگل]رویکرد مهندسی متغیر برای مدیریت برای اندازه‌گیری کار بد در فرآیند بودجه‌بندی اعمال می‌شود
[ترجمه ترگمان]رویکرد engineered - متغیری که برای مدیریت به کار می رود برای ارزیابی کار او در فرآیند بودجه بندی کاربرد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The berthing velocity, angle and maxi - mal displacement of wharf are monitored.
[ترجمه گوگل]سرعت پهلوگیری، زاویه و جابجایی حداکثری اسکله کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]سرعت berthing، زاویه و جابجایی mal به maxi اسکله مورد نظارت قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Absence seizure — also known as petit mal — involves a brief, sudden lapse of consciousness.
[ترجمه گوگل]تشنج غیبت - که به عنوان پتی مال نیز شناخته می شود - شامل یک افت هوشیاری کوتاه و ناگهانی است
[ترجمه ترگمان]تسخیر غیبت - هم چنین به عنوان یک petit کوچک شناخته می شود - شامل یک لغزش ناگهانی و ناگهانی از آگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bad; wrong; abnormal

پیشنهاد کاربران

بپرس