کسی را به چیزی وادار کردن.
مثال:
They started making people who drive their cars downtown pay a daily fee.
آنها شروع کردند به وادار کردن افرادی که با ماشین های خود در مرکز شهر رانندگی می کنند، هزینه روزانه پرداخت کنند.
مثال:
آنها شروع کردند به وادار کردن افرادی که با ماشین های خود در مرکز شهر رانندگی می کنند، هزینه روزانه پرداخت کنند.