دیکشنری
مترجم
بپرس
make regular
معنی
: منظم کردن
دنبال کنید
مترادف ها
منظم کردن
(فعل)
order, regulate, arrange, put in order, make regular, regularize, tidy
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها