make one's way


1- پیشرفت کردن 2- ادامه دادن 3- کامیاب شدن

انگلیسی به انگلیسی

• advance, move forward; succeed; overcome difficulties

پیشنهاد کاربران

با پیمودن مسیری رو به جایی حرکت کردن
When his name was called, he made his way to the stage.
( خودمونی ) راهمون رو گرفتیم به سمت جایی
We make our way to the coast
ما راهمون رو به سمت ساحل گرفتیم ( به سمت ساحل شروع به حرکت کردیم )
رفتن یا سفر کردن به سمت جایی

بپرس