خنداندن؛ باعث خنده شدن
If someone is "fun" they're fun to spend time with, but if they are "funny" they make you laugh.
"That comedian always makes me laugh. " ( اون کمدین همیشه منو می خندونه. )
... [مشاهده متن کامل]
"Her funny stories always make everyone laugh. " ( داستان های خنده دارش همیشه همه رو می خندونه. )
"He tried to make her laugh, but she was too upset. " ( اون سعی کرد بخندونتش، اما اون خیلی ناراحت بود. )
"Sometimes, the simplest things can make you laugh. " ( گاهی اوقات، ساده ترین چیزها می تونن شما رو بخندونن. )
"That comedian always makes me laugh. " ( اون کمدین همیشه منو می خندونه. )
... [مشاهده متن کامل]
"Her funny stories always make everyone laugh. " ( داستان های خنده دارش همیشه همه رو می خندونه. )
"He tried to make her laugh, but she was too upset. " ( اون سعی کرد بخندونتش، اما اون خیلی ناراحت بود. )
"Sometimes, the simplest things can make you laugh. " ( گاهی اوقات، ساده ترین چیزها می تونن شما رو بخندونن. )
خنداندن - به خنده انداختن
Nothing make me laugh more than this video
کسی را خنداندن
خنداندن