چیزی یا کسی را به سختی دیدن یا شنیدن با فهمیدن
I couldn't make out what he was saying. I can just make a few words out on this page.
شخصیت کسی را شناختن
I can't make her out.
نوشتن اطلاعات لازم و ضروری روی یک سند و مدرک یا چک
... [مشاهده متن کامل]
She made out a cheque and handed it to me.
سکس داشته یا بوسیدن و لمس کردن و . .
To have a sex
And the meaning of made it out
در رفتن ، فرار کردن
Means to escape or flee from a hard situation
شخصیت کسی را شناختن
نوشتن اطلاعات لازم و ضروری روی یک سند و مدرک یا چک
... [مشاهده متن کامل]
سکس داشته یا بوسیدن و لمس کردن و . .
در رفتن ، فرار کردن
نوشتن چک یا کارت تبریک یا هر چیزی
بمعنی در رفتن گریختن از یک مخمصه، یا حتی زنده ماندن و موفق شدن