make great strides

جمله های نمونه

1. We're making great strides in the search for a cure.
[ترجمه گوگل]ما در حال برداشتن گام های بزرگ در جستجوی یک درمان هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در جست و جوی یک درمان پیشرفت بزرگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Both teaching and research work are making great strides.
[ترجمه گوگل]هم کار آموزشی و هم کار پژوهشی پیشرفت های بزرگی دارد
[ترجمه ترگمان]هم تدریس و هم کاره ای تحقیقاتی گام های بلندی برداشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The government has made great strides in reducing poverty.
[ترجمه گوگل]دولت گام های بلندی در کاهش فقر برداشته است
[ترجمه ترگمان]دولت در کاهش فقر گام های بلندی برداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The early fusion experiments looked as if they were making great strides toward the desired goal.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های فیوژن اولیه به نظر می‌رسیدند که گام‌های بزرگی به سوی هدف مورد نظر برداشتند
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها واکنش اولیه به نظر می رسید که با قدم های بلند به سمت هدف مورد نظر حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They made great strides at Maastricht and moved the train or conveyor belt a long way forward towards federalism.
[ترجمه گوگل]آنها در ماستریخت گام های بلندی برداشتند و قطار یا تسمه نقاله را به سمت فدرالیسم به جلو بردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با قدم های بلند در ماستریخت حرکت کردند و قطار یا نوار نقاله را به راه طولانی به سوی فدرالیسم حرکت دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the eleventh century this notion made great strides.
[ترجمه گوگل]در قرن یازدهم این تصور پیشرفت های زیادی کرد
[ترجمه ترگمان]در قرن یازدهم این اندیشه گام های بلندی برداشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We have made great strides in de-emphasising the beer parties, but not many people in the general public have noticed.
[ترجمه گوگل]ما گام‌های بزرگی در بی‌توجهی به مهمانی‌های آبجو برداشته‌ایم، اما افراد زیادی در عموم مردم متوجه این موضوع نشده‌اند
[ترجمه ترگمان]ما گام های بلندی را در جهت تاکید بر احزاب آبجو در نظر گرفته ایم اما بسیاری از مردم در عموم مردم متوجه این موضوع نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While monetary union has made great strides, economic union is at a standstill.
[ترجمه گوگل]در حالی که اتحادیه پولی پیشرفت های زیادی داشته است، اتحادیه اقتصادی در بن بست است
[ترجمه ترگمان]در حالی که اتحادیه پولی گام های بلندی برداشته است، اتحادیه اقتصادی متوقف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's helped make great strides in teaching geography—it really brings it into the classroom.
[ترجمه گوگل]این کمک کرده است تا پیشرفت های بزرگی در آموزش جغرافیا داشته باشیم - واقعاً آن را وارد کلاس درس می کند
[ترجمه ترگمان]این کار به انجام گام های عالی در آموزش جغرافیا کمک کرده است - آن واقعا آن را به کلاس می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you want to make great strides in your studies of the English language, an understanding of American culture is an excellent place to start.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید در مطالعات زبان انگلیسی گام های بلندی بردارید، درک فرهنگ آمریکایی یک مکان عالی برای شروع است
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید گام های عالی در مطالعات خود از زبان انگلیسی بردارید، درک فرهنگ آمریکایی جایگاه بسیار خوبی برای شروع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Foreign companies to make great strides our industry is not only see Beijing consumption potential, mainly to see the scale of the fatal mistakes of the Beijing business.
[ترجمه گوگل]شرکت های خارجی به گام های بلند صنعت ما این است که نه تنها پکن مصرف پتانسیل، به طور عمده برای دیدن مقیاس از اشتباهات کشنده کسب و کار پکن
[ترجمه ترگمان]شرکت های خارجی برای گام های عالی در صنعت ما نه تنها پتانسیل مصرف پکن را می بینند، عمدتا برای دیدن مقیاس اشتباه ات مهلک کسب وکار پکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This subject will make great strides when it is taken up by scientists under a scientific dictatorship.
[ترجمه گوگل]این موضوع زمانی که توسط دانشمندان تحت یک دیکتاتوری علمی مطرح شود، پیشرفت های بزرگی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این موضوع در زمانی که توسط دانشمندان تحت یک دیکتاتوری علمی اتخاذ می شود، گام های بلندی خواهد برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Applying this approach to ITIL lets you make great strides in your attempts to automate service management processes.
[ترجمه گوگل]استفاده از این رویکرد در ITIL به شما امکان می‌دهد در تلاش‌های خود برای خودکارسازی فرآیندهای مدیریت خدمات گام‌های بزرگی بردارید
[ترجمه ترگمان]استفاده از این رویکرد به ITIL به شما این امکان را می دهد که گام های عالی در تلاش خود برای خودکار کردن فرایندهای مدیریت خدمات بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We pay attention to the detail, the strengthened team realize, cause the student to make great strides forward from the student stage to the professional person.
[ترجمه گوگل]ما به جزئیات توجه می کنیم، تیم تقویت شده متوجه می شود که باعث می شود دانش آموز از مرحله دانشجویی به سمت فرد حرفه ای گام های بلندی بردارد
[ترجمه ترگمان]ما توجه خود را به جزئیات معطوف می کنیم، تیم تقویت شده درک می کند، و باعث می شود که دانش آموز گام های عالی را از مرحله دانش آموزی به فرد حرفه ای گام بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make great advances, progress a lot

پیشنهاد کاربران

قدم های بزرگ برداشتن ( منظور کار بزرگی را شروع کردن )

بپرس