1. What should I make for dinner?
[ترجمه مانی] برای شام چه باید درست کنم؟|
[ترجمه گوگل]شام چی درست کنم؟[ترجمه ترگمان]واسه شام چی درست کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mom, what did you make for dinner?
[ترجمه مانی] مامان، برای شام چه درست کردی؟|
[ترجمه سارا دهبان] مامان برای شام چه چیزی میخواهی درست کنی؟|
[ترجمه g] مامان، برای شام چه چیزی درست کردی؟|
[ترجمه گوگل]مامان شام چی درست کردی؟[ترجمه ترگمان]مامان، واسه شام چی درست کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The great disparity between the teams did not make for an entertaining game.
[ترجمه SAJE] اختلاف بزرگ بین تیم ها نتیجه اش یک بازی سرگرم کننده نبود.|
[ترجمه گوگل]اختلاف زیاد بین تیم ها باعث ایجاد یک بازی سرگرم کننده نشد[ترجمه ترگمان]اختلاف بزرگ بین تیم ها برای یک بازی سرگرم کننده صورت نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'll make for the door - cover me, will you?
[ترجمه مانی] به سمت در می روم - مرا پوشش بده، باشه؟|
[ترجمه گوگل]من برای در درست می کنم - مرا بپوشان، می کنی؟[ترجمه ترگمان]در را باز می کنم و می گویم: من رو پوشش بده، باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This incident will make for better understanding between them.
[ترجمه گوگل]این اتفاق باعث ایجاد تفاهم بهتر بین آنها می شود
[ترجمه ترگمان]این اتفاق باعث درک بهتر بین آن ها خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اتفاق باعث درک بهتر بین آن ها خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Both teams are on good form, which should make for a great game.
[ترجمه گوگل]هر دو تیم در فرم خوبی هستند که باید یک بازی عالی را رقم بزند
[ترجمه ترگمان]هر دو تیم شکلی خوب دارند که باید بازی بزرگی انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو تیم شکلی خوب دارند که باید بازی بزرگی انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Constant arguing doesn't make for a happy marriage.
[ترجمه گوگل]دعوای مداوم باعث ازدواج شاد نمی شود
[ترجمه ترگمان]مشاجره دائمی باعث ازدواج شاد نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشاجره دائمی باعث ازدواج شاد نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It's getting late; we'd better turn and make for home.
[ترجمه گوگل]داره دیر میشه؛ بهتر است برگردیم و برای خانه آماده شویم
[ترجمه ترگمان]دارد دیر می شود؛ بهتر است برگردیم و به خانه برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دارد دیر می شود؛ بهتر است برگردیم و به خانه برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Statistics on unemployment levels hardly make for scintillating reading.
[ترجمه گوگل]آمارهای مربوط به سطح بیکاری به سختی می تواند خوانش هیجان انگیزی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]آمار مربوط به سطح بیکاری به سختی می تواند در حال مطالعه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آمار مربوط به سطح بیکاری به سختی می تواند در حال مطالعه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The plan might make for the friends.
[ترجمه گوگل]این طرح ممکن است برای دوستان ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این نقشه ممکن است برای دوستان مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نقشه ممکن است برای دوستان مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Having faster computers would make for a more efficient system.
[ترجمه گوگل]داشتن رایانه های سریع تر، سیستم کارآمدتری را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]داشتن کامپیوترهای سریع تر باعث ایجاد یک سیستم کارآمدتر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داشتن کامپیوترهای سریع تر باعث ایجاد یک سیستم کارآمدتر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It could only make for bad blood between the Li clan and himself and shatter the age-old ties between their families.
[ترجمه گوگل]این فقط می تواند باعث ایجاد خون بد بین قبیله لی و خودش شود و پیوندهای قدیمی بین خانواده های آنها را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می توانست بکند این بود که خون بد بین قبیله لی و خودش ایجاد کند و پیوندهای قدیمی سنی بین خانواده های آن ها را درهم بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می توانست بکند این بود که خون بد بین قبیله لی و خودش ایجاد کند و پیوندهای قدیمی سنی بین خانواده های آن ها را درهم بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Today's tourists naturally make for Dorchester and its surrounding villages.
[ترجمه گوگل]گردشگران امروزی به طور طبیعی دورچستر و روستاهای اطراف آن را می سازند
[ترجمه ترگمان]گردشگران امروزی به طور طبیعی برای دور چس تر و روستاهای اطراف خود می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گردشگران امروزی به طور طبیعی برای دور چس تر و روستاهای اطراف خود می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I have mentioned particular examples of qualities that make for high survival value among memes.
[ترجمه گوگل]من نمونه های خاصی از ویژگی هایی را ذکر کرده ام که ارزش بقای بالایی در میان میم ها ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]من مثال های خاصی از ویژگی هایی که برای ارزش زنده ماندن در میان مم می سازند را ذکر کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من مثال های خاصی از ویژگی هایی که برای ارزش زنده ماندن در میان مم می سازند را ذکر کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But external threats can make for improbable subdivision bedfellows.
[ترجمه گوگل]اما تهدیدهای خارجی میتوانند برای همتایان فرعی غیرمحتمل ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]اما تهدیدهای خارجی می توانند به هم کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما تهدیدهای خارجی می توانند به هم کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید