1. How can I ever make amends for ruining their party?
 [ترجمه گوگل]چگونه می توانم برای خراب کردن مهمانی آنها جبران کنم؟ 
[ترجمه ترگمان]چطور میتونم جبران خراب کردن مهمونی اونا رو جبران کنم؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. She tried to make amends by inviting him out to dinner.
 [ترجمه گوگل]او سعی کرد با دعوت او برای شام، جبران کند 
[ترجمه ترگمان]سعی کرد با دعوت او را به شام دعوت کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. He seized the chance to make amends for his behavior.
 [ترجمه گوگل]او از این فرصت استفاده کرد تا رفتار خود را جبران کند 
[ترجمه ترگمان]او این فرصت را غنیمت شمرد تا رفتارش را جبران کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. I wanted to make amends for the worry I've caused you.
 [ترجمه گوگل]می خواستم نگرانی هایی را که برایت ایجاد کرده ام جبران کنم 
[ترجمه ترگمان]می خواستم جبران این نگرانی را که به تو کردم جبران کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. He wanted to make amends for causing their marriage to fail.
 [ترجمه گوگل]او می خواست جبران کند که باعث شکست ازدواج آنها شده است 
[ترجمه ترگمان]می خواست جبران این ازدواج را جبران کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. She is trying to make amends for her marriage not being sanctified.
 [ترجمه گوگل]او در تلاش است تا به خاطر تقدیس نشدن ازدواجش جبران کند 
[ترجمه ترگمان]اون داره سعی می کنه که این ازدواج رو جبران کنه نه اینکه قبول کنه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. She tried to make amends for what she had said to her mother by buying her some flowers.
 [ترجمه گوگل]او سعی کرد با خریدن چند گل به مادرش گفته هایش را جبران کند 
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد آنچه را که به مادرش گفته بود با خریدن یک گل برای مادرش جبران کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. This country refuses stubbornly to make amends for its past war crimes.
 [ترجمه گوگل]این کشور سرسختانه از جبران جنایات جنگی گذشته خود سر باز می زند 
[ترجمه ترگمان]این کشور لجوجانه انکار می کند که به خاطر جنایات جنگی گذشته اش جبران خواهد شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. It made him wish to make amends for his former unkindness to the boy.
 [ترجمه گوگل]این باعث شد که بخواهد بی مهری سابقش با پسر را جبران کند 
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست unkindness را جبران کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. But I must, you are right, make amends for that.
 [ترجمه گوگل]اما من باید، حق با شماست، آن را جبران کنم 
[ترجمه ترگمان]اما باید بگویم حق با تو است، جبران آن را بکن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. And I wished to make amends a little.
12. Perhaps he sensed an opportunity to make amends for his behaviour in 182
 [ترجمه گوگل]شاید او فرصتی را احساس کرد تا رفتار خود را در سال 182 جبران کند 
[ترجمه ترگمان]شاید این فرصت را یافته بود که رفتار خود را در ۱۸۲ سالگی جبران کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. What could he do to make amends?
 [ترجمه گوگل]چه کاری می توانست انجام دهد تا جبران کند؟ 
[ترجمه ترگمان]چه کاری از دستش بر می آمد که جبران کند؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. We want to make amends to them.
 [ترجمه گوگل]ما می خواهیم آنها را جبران کنیم 
[ترجمه ترگمان] ما می خوایم جبران اونها رو بکنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. He was trying desperately hard to make amends, she thought.
 [ترجمه گوگل]او فکر کرد که او به شدت تلاش می کرد تا جبران کند 
[ترجمه ترگمان]باخود گفت: سخت تلاش می کرد که جبرانش کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید