✍️عبارت "make adjustment" به معنای تغییر، اصلاح یا تنظیم چیزی به منظور بهبود آن، تصحیح آن، یا انطباق با یک وضعیت جدید است.
✍️✍️در زمینه های خاص:
فنی یا مکانیکی: تنظیم یک ماشین یا دستگاه برای اطمینان از عملکرد صحیح.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: "ما باید تنظیمات را برای بهبود عملکرد انجام دهیم. "
زمینه مالی: تغییر بودجه یا برنامه مالی برای حسابرسی هزینه ها یا درآمدهای جدید.
مثال: "این بخش مجبور بود پس از کاهش سرمایه گذاری، تغییراتی در بودجه خود ایجاد کند. "
شخصی یا رفتاری: تغییر رفتار یا رویکرد در پاسخ به اطلاعات یا شرایط جدید.
مثال: "او تصمیم گرفت عادات مطالعه خود را تغییر دهد تا نمرات بهتری کسب کند. "
مد و طراحی: تغییر لباس یا طراحی برای بهبود تناسب یا جذابیت ظاهری.
مثال: "او مجبور شد تغییراتی در کت خود اعمال کند تا اندازه بهتری داشته باشد. "
👇مثال؛
"After reviewing the project results, we decided to make adjustments to our strategy for better outcomes. "
👇👇مترادف ها:
Modify
Example: "We need to modify our plan to meet the new requirements. "
Revise
Example: "The teacher will revise the curriculum based on student feedback. "
Alter
Example: "He had to alter his schedule to accommodate the meeting. "
Adapt
Example: "The team must adapt their approach to fit the client's needs. "
Change
Example: "They decided to change the design of the website for better usability. "
✍️✍️در زمینه های خاص:
فنی یا مکانیکی: تنظیم یک ماشین یا دستگاه برای اطمینان از عملکرد صحیح.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: "ما باید تنظیمات را برای بهبود عملکرد انجام دهیم. "
زمینه مالی: تغییر بودجه یا برنامه مالی برای حسابرسی هزینه ها یا درآمدهای جدید.
مثال: "این بخش مجبور بود پس از کاهش سرمایه گذاری، تغییراتی در بودجه خود ایجاد کند. "
شخصی یا رفتاری: تغییر رفتار یا رویکرد در پاسخ به اطلاعات یا شرایط جدید.
مثال: "او تصمیم گرفت عادات مطالعه خود را تغییر دهد تا نمرات بهتری کسب کند. "
مد و طراحی: تغییر لباس یا طراحی برای بهبود تناسب یا جذابیت ظاهری.
مثال: "او مجبور شد تغییراتی در کت خود اعمال کند تا اندازه بهتری داشته باشد. "
👇مثال؛
👇👇مترادف ها: