1. She decided to make a virtue of necessity and combined a business trip to Paris with a visit to her cousins there.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا یک فضیلت ضروری را انجام دهد و یک سفر کاری به پاریس را با دیدن پسر عموهایش در آنجا ترکیب کرد
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت یک سفر کاری به پاریس با دیدار to در آنجا به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت یک سفر کاری به پاریس با دیدار to در آنجا به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Being short of money, I made a virtue of necessity and gave up smoking.
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود پول، فضیلتی را به وجود آوردم و سیگار را ترک کردم
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه پول بدست آوردم، از لزوم استفاده کردم و سیگار کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه پول بدست آوردم، از لزوم استفاده کردم و سیگار کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But Simon does not merely make a virtue of necessity.
[ترجمه گوگل]اما سیمون صرفاً فضیلتی از ضرورت نمیسازد
[ترجمه ترگمان]اما سیمون فقط فضیلت لازم را نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما سیمون فقط فضیلت لازم را نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But since response from ministers by the 1840s was extremely circumspect the reformers were probably making a virtue of necessity.
[ترجمه گوگل]اما از آنجایی که پاسخ وزرا در دهه 1840 بسیار محتاطانه بود، اصلاح طلبان احتمالاً یک فضیلت ضروری را ایجاد می کردند
[ترجمه ترگمان]اما از آنجا که واکنش وزرا در دهه ۱۸۴۰ بیش از حد محتاطانه بود، مصلحان دینی احتمالا به یک ضرورت تبدیل می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما از آنجا که واکنش وزرا در دهه ۱۸۴۰ بیش از حد محتاطانه بود، مصلحان دینی احتمالا به یک ضرورت تبدیل می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We would make a virtue of necessity.
[ترجمه گوگل]ما یک فضیلت از ضرورت ایجاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از روی اجبار فضیلت خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما از روی اجبار فضیلت خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I had a couple of months to spare between jobs so I thought I'd make a virtue of necessity by acquiring a few new skills.
[ترجمه گوگل]من بین دو کار چند ماه فرصت داشتم، بنابراین فکر کردم که با کسب چند مهارت جدید، یک فضیلت لازم را ایجاد کنم
[ترجمه ترگمان]چند ماه طول کشید تا بین کارم اختلاف پیدا کنم، بنابراین فکر کردم لازم است چند تا مهارت جدید بدست آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند ماه طول کشید تا بین کارم اختلاف پیدا کنم، بنابراین فکر کردم لازم است چند تا مهارت جدید بدست آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We are compelled to get up at 5:30 every morning. So we make a virtue of necessity.
[ترجمه گوگل]ما مجبوریم هر روز ساعت 5:30 صبح بیدار شویم بنابراین ما یک فضیلت از ضرورت را می سازیم
[ترجمه ترگمان] ما مجبور شدیم ساعت ۵: ۳۰ صبح بیدار بشیم پس ما یک فضیلت لازم داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما مجبور شدیم ساعت ۵: ۳۰ صبح بیدار بشیم پس ما یک فضیلت لازم داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید