make a racket

پیشنهاد کاربران

the children were told off for making such a racket in the
Library
چون بچه ها در کتابخانه سر و صدای زیادی بپا کرده بودند سرشون داد زدند
سرو صدای زیادی کردن
To cause a lot of noisy disturbance.
سروصدای مزاحم ایجاد کردن
و برای مثال
I wish the kids playing in the street wouldn't make such a racket while I'm trying to take a nap.
خدا کنه وقتی بچه ها دارن تو کوچه بازی میکنند خیلی سروصدا نکنند تا بتوانم یه چرتی بزنم 😴
هم معنی با to make a lot of noise
سر و صدا کردن

بپرس