make a meal of something

پیشنهاد کاربران

مته به خشخاش گذاشتن
معنی دیگر این اصطلاح که با معنی اول آن متفاوت است:
to eat only a large portion of one kind of food as an entire meal:
There were lots of salad makings, so we fixed a large salad and made a meal of it
...
[مشاهده متن کامل]

We had tons of leftovers turkey after the festival, so the next day we sat down and made a meal of it

یعنی یک نفر یه کاری انقدر طولش بده که انگار میخواد باهاش غذا درست کنه
آپولو هوا کردن
چیزی را بی دلیل بزرگ کردن
بی جهت به چیزی اهمیت دادن
لفت دادن انجام کاری
وقت زیادی گذاشتن برای انجام کاری
بیش ازحدنیازبرای انجام چیزی وقت صرف کردن
بیش از حد برای چیزی وقت گذاشتن
بیش از حد برای چیزی تلاش کردن
یعنی و تلاش زیاد برای انجام کاری

بپرس