make a meal

پیشنهاد کاربران

Make a meal ( for . . . )
( برای . . . ) یک وعده خوراکی آماده/تهیه کردن
Mom made a delicious meal for us
مامان برای ما یک وعده خوراکی خوشمزه آماده کرد.
make a meal ( out ) of something means 👉 spend too much time or effort doing something:
He made a real meal out of parking the car. 👉
گذراندن وقت زیاد برای انجام یک کار مهم همانطوز که غذه درست کردن مهمه
گذراندن وقت برای چیزی که مهمه