make a killing


سود کلان بردن، پول بسیار به جیب زدن

انگلیسی به انگلیسی

• earn a lot of money, earn a fortune

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
سود کلان بردن / یه پول حسابی درآوردن / یه هو پول دار شدن
در زبان محاوره ای:
یه پول تپل زد، یه هو زد به خال، حسابی کاسب شد
🔸 تعریف ها:
1. ( مالی – غیررسمی ) :
کسب سود زیاد در مدت کوتاه و با تلاش نسبتاً کم؛ اغلب در زمینه ی سرمایه گذاری، تجارت یا فروش
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
She made a killing selling vintage clothes online.
با فروش لباس های قدیمی آنلاین یه پول حسابی درآورد.
2. ( بازاری – سرمایه گذاری ) :
وقتی کسی از یک فرصت اقتصادی یا نوسان بازار استفاده می کنه و سود بزرگی به دست میاره
مثال:
If the stock jumps tomorrow, you could make a killing.
اگه فردا سهام بپره بالا، می تونی یه سود کلان ببری.
3. ( تجاری – استارتاپی ) :
در فروش محصول یا خدماتی که به طور ناگهانی محبوب می شه و درآمد زیادی ایجاد می کنه
مثال:
The startup made a killing during the holiday season.
اون استارتاپ در فصل تعطیلات حسابی کاسب شد.
🔸 مترادف ها:
strike it rich – cash in – rake in money – hit the jackpot – earn big

پول پارو کردن.
To earn a lot of money in a short time and with little effort.
نابرده رنج گنج بردن
یه شبه پولدار شدن
پول بادآورده به دست آوردن
Make a bundle
Make a fortune
پول زیادی به جیب زدن
پول زیادی رو به راحتی به دست بیاری
پول زیادی به جیب زدن ( در یه زمان کوتاه )

یعنی پول بسیار به جیب زدن
سود های کلان

یکدفعه کلی پول به دست آوردن