make a hole in


مقدار قابل ملاحظه ای از چیزی را مصرف کردن یا کاستن

جمله های نمونه

1. The drop of rain makes a hole in the stone, not by violence, but by of falling.
[ترجمه گوگل]قطره باران سنگ را سوراخ می کند، نه با خشونت، بلکه با سقوط
[ترجمه ترگمان]ریزش باران باعث می شود حفره ای در سنگ ایجاد شود، نه با خشونت، بلکه با سقوط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Make a hole in the paper.
[ترجمه گوگل]یک سوراخ در کاغذ ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان] تو روزنامه یه سوراخ درست کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They sank the barge by making a hole in the bottom.
[ترجمه گوگل]آنها با ایجاد سوراخی در قسمت پایین، بارج را غرق کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با ایجاد حفره ای در کف قایق، قایق را غرق کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Going out for a meal really made a hole in the week's money for food.
[ترجمه گوگل]بیرون رفتن برای صرف غذا واقعاً باعث شد که پول هفته برای غذا خالی شود
[ترجمه ترگمان]بیرون رفتن برای یک وعده غذایی واقعا باعث ایجاد حفره ای در پول هفته برای غذا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Make a hole in the bottom of each plant pot to let the water drain out.
[ترجمه گوگل]کف هر گلدان گیاه را سوراخ کنید تا آب آن خارج شود
[ترجمه ترگمان]گودالی درست کنید تا آب تخلیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It takes several pecks for the chick to make a hole in the eggshell.
[ترجمه گوگل]چندین نوک لازم است تا جوجه در پوسته تخم مرغ سوراخ کند
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه طول می کشد تا دخترک سوراخی در پوست تخم مرغ درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tiger woods make a hole in one.
[ترجمه گوگل]چوب ببر در یکی سوراخ ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]تایگر وودز یه سوراخ درست میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was determined to make a hole in the workload.
[ترجمه گوگل]مصمم بودم در حجم کار سوراخی ایجاد کنم
[ترجمه ترگمان]من مصمم بودم که یه سوراخ تو کار درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whose bright idea was it to make a hole in it?
[ترجمه گوگل]ایجاد سوراخ در آن ایده درخشان چه کسی بود؟
[ترجمه ترگمان]فکر بکری که به سرش زده بود این بود که سوراخی در آن ایجاد کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Take the pencil and make a hole in the side of the cup.
[ترجمه گوگل]مداد را بردارید و یک سوراخ در کنار فنجان ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]مداد را بردارید و در کنار فنجان سوراخی درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Buying a colour TV set will surely make a hole in his budget.
[ترجمه گوگل]خرید تلویزیون رنگی مطمئناً در بودجه او خللی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]خریدن یک مجموعه تلویزیونی رنگی مطمئنا باعث ایجاد حفره در بودجه او خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We make a hole in the ice with an auger.
[ترجمه گوگل]با مارپیچ روی یخ سوراخ می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یه سوراخ تو یخ با یه پروانه درست می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I used a drill to make a hole in the concrete wall.
[ترجمه گوگل]من از مته برای ایجاد سوراخ در دیوار بتنی استفاده کردم
[ترجمه ترگمان]من از یک مته برای ایجاد حفره ای در دیوار بتونی استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Half the wall has collapsed. Whose bright idea was it to make a hole in it?
[ترجمه گوگل]نیمی از دیوار فرو ریخته است ایجاد سوراخ در آن ایده درخشان چه کسی بود؟
[ترجمه ترگمان]نصف دیوار فرو ریخته فکر بکری که به سرش زده بود این بود که سوراخی در آن ایجاد کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس