make a big deal out of


(عامیانه) بزرگ وانمود کردن

جمله های نمونه

1. I know I'm probably making a big deal out of nothing, but I'm worried about you.
[ترجمه mmm] من میدونم ک احتمالا دارم الکی بزرگش میکنم ولی نگران تو هستم
|
[ترجمه گوگل]می دانم که احتمالاً از هیچ چیز بزرگی می کنم، اما نگران تو هستم
[ترجمه ترگمان]می دونم که احتمالا یه مقدار زیادی از هیچی درست می کنم، اما نگران تو هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Joneses make a big deal out of being "different".
[ترجمه گوگل]جونزها از "متفاوت بودن" کار بزرگی می کنند
[ترجمه ترگمان]The از اینکه \"متفاوت\" هستند، معامله بزرگی انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But Vassar taught me that I could do whatever I wanted to do without making a big deal out of it.
[ترجمه Mozhgan Masnadi] واسار به من یاد داد که هر کاری بخوام میتونم انجام بدم به شرط اینکه از کاه کوه نسازم ( مته به خشخاش نگذارم )
|
[ترجمه گوگل]اما واسار به من آموخت که می‌توانم هر کاری را که می‌خواهم انجام دهم، بدون اینکه کار بزرگی انجام دهم
[ترجمه ترگمان]اما Vassar به من یاد داد که هر کاری که دلم بخواهد می توانم بکنم بدون اینکه زیاد از این موضوع سر در بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Make a big deal out of them. If you don't, no one will.
[ترجمه گوگل]یک معامله بزرگ از آنها بسازید اگر این کار را نکنید، هیچ کس این کار را نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان] یه معامله بزرگ از اونا بکن اگر این کار را نکنی، هیچ کس نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let's not make a big deal out of this.
[ترجمه گوگل]بیایید از این موضوع کار بزرگی نکنیم
[ترجمه ترگمان]بیا با این مساله کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do you make a big deal out of unimportant issues?
[ترجمه سهیلا] آیا شما مسائل بی اهمیت رو بزرگ جلوه میدین؟
|
[ترجمه گوگل]آیا از مسائل بی اهمیت کار بزرگی انجام می دهید؟
[ترجمه ترگمان]تو مسائل بی اهمیت رو حل می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Note passing a quick reprimand, so don't make a big deal out of it.
[ترجمه گوگل]به یک توبیخ سریع توجه کنید، پس از آن کار بزرگی نکنید
[ترجمه ترگمان]به یک توبیخ سریع توجه کن، پس زیاد بزرگش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our culture tells us not to make a big deal out of rejection: "Don't be a whiner.
[ترجمه گوگل]فرهنگ ما به ما می‌گوید که از طرد شدن کار بزرگی نکنیم: «غمگو نباش
[ترجمه ترگمان]فرهنگ ما به ما می گوید که از رد کردن یک معامله بزرگ اجتناب کنیم: \" یک whiner نباشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

الم شنگه بپا کردن
The phrase “make a big deal out of” is an idiomatic expression that means to exaggerate or attach extreme importance to something. It is often used to describe a situation where someone is making a fuss about something that is not really a big deal.
...
[مشاهده متن کامل]

یک عبارت اصطلاحی است به معنای اغراق کردن یا اهمیت دادن شدید به چیزی. اغلب برای توصیف موقعیتی استفاده می شود که در آن شخصی در مورد چیزی که واقعاً موضوع مهمی نیست سر و صدا می کند.
آب و تاب دادن به چیزی، از کاه کوه ساختن
I don’t want to make a big deal out of my birthday this year. Let’s just have a quiet dinner at home.
The media always makes a big deal out of celebrity breakups, even when they’re not that important.
My boss tends to make a big deal out of small mistakes, which can be frustrating.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/make-a-big-thing-out-of
از کاه، کوه ساختن
چیزی را بزرگ جلوه دادن
زیادی به چیزی بها دادن ، بیش از نیاز به چیزی پرداختن
چیزی را بیخودی بزرگ کردن

بپرس