make a beeline for something

پیشنهاد کاربران

Go quickly and directly to
مستقیم یک راست به سمت چیزی رفتن ( با شتاب و عجله زیاد )
با عجله و یک راست به سراغ ( چیزی یا جایی ) رفتن
مثال:
When he enters the cafeteria he always make a beeline for the dessert section.
وقتی او وارد کافه تریا می شود همیشه با عجله و یک راست به قسمت دسر می رود.

بپرس