1. Let's get a majority opinion on this.
[ترجمه گوگل]بیایید نظر اکثریت را در این مورد جلب کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید نظر اکثریت را در این مورد داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیایید نظر اکثریت را در این مورد داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The majority opinion acknowledged the violation, but held that there was no proof of "deliberate indifference" to civil rights.
[ترجمه گوگل]نظر اکثریت نقض را تایید کرد، اما معتقد بود که هیچ مدرکی دال بر "بی تفاوتی عمدی" به حقوق شهروندی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]اکثریت مردم این تخطی را تصدیق کردند، اما ثابت کردند که هیچ مدرکی دال بر \"بی تفاوتی عمدی\" به حقوق مدنی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکثریت مردم این تخطی را تصدیق کردند، اما ثابت کردند که هیچ مدرکی دال بر \"بی تفاوتی عمدی\" به حقوق مدنی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Often, the justice who authored the majority opinion will incorporate into the majority opinion a response to the dissenting opinion's arguments.
[ترجمه گوگل]اغلب، قاضی که عقیده اکثریت را نگاشته است، پاسخی به استدلال های نظر مخالف را در نظر اکثریت می گنجاند
[ترجمه ترگمان]اغلب، دادگستری که عقیده اکثریت را بر عهده داشت، در واکنش اکثریت آرا عقاید مخالف قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اغلب، دادگستری که عقیده اکثریت را بر عهده داشت، در واکنش اکثریت آرا عقاید مخالف قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Supreme Court members, in a majority opinion written by Chief Justice John Roberts, convinced themselves that Frederick's banner was a public promotion of the use of illegal drugs.
[ترجمه گوگل]اعضای دیوان عالی، بر اساس نظر اکثریتی که توسط قاضی ارشد جان رابرتز نوشته شده بود، خود را متقاعد کردند که بنر فردریک یک تبلیغ عمومی برای استفاده از مواد مخدر غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]اعضای دیوان عالی، در یک عقیده اکثریت که توسط قاضی ارشد جان رابرتز نوشته شده بودند، خود را متقاعد کردند که پرچم فردریک تبلیغ عمومی استفاده از مواد مخدر غیر قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعضای دیوان عالی، در یک عقیده اکثریت که توسط قاضی ارشد جان رابرتز نوشته شده بودند، خود را متقاعد کردند که پرچم فردریک تبلیغ عمومی استفاده از مواد مخدر غیر قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Justice Stephen G. Breyer joined the majority opinion but wrote separately to say that other sorts of speech, including television broadcasts and Internet postings, might warrant different treatment.
[ترجمه گوگل]قاضی استفان جی بریر به عقیده اکثریت پیوست اما به طور جداگانه نوشت که گفتارهای دیگر، از جمله پخش تلویزیونی و پست های اینترنتی، ممکن است مستلزم برخورد متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]قاضی استفان جی بریر به عقیده اکثریت ملحق شد، اما به طور جداگانه نوشت که انواع دیگر گفتار، از جمله پخش تلویزیونی و پست های اینترنتی، ممکن است درمان متفاوتی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاضی استفان جی بریر به عقیده اکثریت ملحق شد، اما به طور جداگانه نوشت که انواع دیگر گفتار، از جمله پخش تلویزیونی و پست های اینترنتی، ممکن است درمان متفاوتی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We are obviously disappointed and disagree with the majority opinion.
[ترجمه گوگل]ما آشکارا ناامید هستیم و با نظر اکثریت مخالفیم
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که ما با عقیده اکثریت ناامید و مخالف هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که ما با عقیده اکثریت ناامید و مخالف هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ask yourself – could your majority opinion be wrong?
[ترجمه گوگل]از خود بپرسید - آیا نظر اکثریت شما اشتباه است؟
[ترجمه ترگمان]از خودتان بپرسید - آیا نظر اکثریت شما ممکن است اشتباه باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از خودتان بپرسید - آیا نظر اکثریت شما ممکن است اشتباه باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Justice Antonin Scalia wrote the majority opinion.
[ترجمه گوگل]قاضی آنتونین اسکالیا نظر اکثریت را نوشت
[ترجمه ترگمان]قاضی Antonin Scalia عقیده اکثریت را نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاضی Antonin Scalia عقیده اکثریت را نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A judge may dissent ( disagree with the majority opinion ) and write a " dissenting opinion. "
[ترجمه گوگل]یک قاضی ممکن است مخالف باشد (با نظر اکثریت مخالف باشد) و یک "نظر مخالف" بنویسد
[ترجمه ترگمان]یک قاضی ممکن است مخالفت کند (با عقیده اکثریت مخالف باشد)و یک \"نظر مخالف\" بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک قاضی ممکن است مخالفت کند (با عقیده اکثریت مخالف باشد)و یک \"نظر مخالف\" بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Sometimes agreement is apparent rather than real because of the tendency to conform and fall in with majority opinion.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات به دلیل تمایل به انطباق و تطابق با نظر اکثریت، توافق ظاهری است نه واقعی
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، توافق به جای واقعی بودن به دلیل تمایل برای پیروی و سقوط با عقیده اکثریت مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، توافق به جای واقعی بودن به دلیل تمایل برای پیروی و سقوط با عقیده اکثریت مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Toward the end of his career, he wrote more dissents than majority opinions.
[ترجمه گوگل]در اواخر دوران حرفهایاش، او بیشتر از عقاید اکثریت مخالف نوشت
[ترجمه ترگمان]در اواخر دوره حرفه ای خود، بیش از حد نظرات بیشتر نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اواخر دوره حرفه ای خود، بیش از حد نظرات بیشتر نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Third, government is supposed to be representative of society's group preferences i. e. majority opinion.
[ترجمه گوگل]سوم، دولت باید نماینده ترجیحات گروهی جامعه باشد ه نظر اکثریت
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، دولت باید بیانگر ترجیحات گروه جامعه باشد ای عقیده اکثریت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، دولت باید بیانگر ترجیحات گروه جامعه باشد ای عقیده اکثریت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If not, a third pathologist was consulted with the majority opinion yielding the final diagnosis.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، با یک آسیب شناس سوم با نظر اکثریت که تشخیص نهایی را نشان می دهد، مشورت شد
[ترجمه ترگمان]اگر نه، یک پزشک قانونی با عقیده اکثریت مورد مشورت قرار گرفت و تشخیص نهایی را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر نه، یک پزشک قانونی با عقیده اکثریت مورد مشورت قرار گرفت و تشخیص نهایی را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In many important U. S. Supreme Court cases, there is one majority opinion accompanied by several concurring and dissenting opinions.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از پرونده های مهم دادگاه عالی ایالات متحده، یک نظر اکثریت همراه با چندین نظر موافق و مخالف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از ایالات متحد آمریکا اس در موارد دادگاه عالی، یک عقیده اکثریت همراه با چندین مورد آرا و عقاید مخالف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از ایالات متحد آمریکا اس در موارد دادگاه عالی، یک عقیده اکثریت همراه با چندین مورد آرا و عقاید مخالف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Her company misunderstands loyalty as forced conformity to the majority opinion.
[ترجمه گوگل]شرکت او وفاداری را به عنوان انطباق اجباری با نظر اکثریت اشتباه میداند
[ترجمه ترگمان]شرکت او وفاداری را به عنوان مطابقت اجباری با عقیده اکثریت محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت او وفاداری را به عنوان مطابقت اجباری با عقیده اکثریت محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید