maintainable

/meɪnˈteɪnəbl̩//meɪnˈteɪnəbl̩/

معنی: نگهداشت پذیر، قابل نگاهداری
معانی دیگر: نگهداشت پذیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of maintain.

جمله های نمونه

1. The database will to be easily maintainable and extensible.
[ترجمه گوگل]پایگاه داده به راحتی قابل نگهداری و توسعه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این پایگاه داده به راحتی قابل تعمیم و توسعه پذیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To study the maintainable time of humoral immunity against Francisella tularensis after infection, influence factors and the recessive infection situation in healthy people.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه زمان قابل حفظ ایمنی هومورال در برابر فرانسیسلا تولارنسیس پس از عفونت، عوامل تأثیرگذار و وضعیت عفونت مغلوب در افراد سالم
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه زمان maintainable ایمنی humoral در برابر Francisella tularensis بعد از عفونت، عوامل تاثیر گذار و وضعیت عفونت مغلوب در افراد سالم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Readable and maintainable structure of data records.
[ترجمه گوگل]ساختار خوانا و قابل نگهداری سوابق داده ها
[ترجمه ترگمان]ساختار Readable و maintainable داده های مربوط به داده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Code that has these qualities is maintainable, breaking the slowdown/rewrite cycle, and providing true, lasting value.
[ترجمه گوگل]کدی که این ویژگی ها را دارد قابل نگهداری است، چرخه کاهش سرعت/بازنویسی را می شکند و ارزش واقعی و پایدار را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]کد که این ویژگی ها را دارد maintainable است، چرخه بازسازی \/ بازنویسی را می شکند و ارزش پایدار و پایدار را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nested classes can lead to more readable and maintainable code.
[ترجمه گوگل]کلاس های تودرتو می توانند به کدهای قابل خواندن و نگهداری بیشتر منجر شوند
[ترجمه ترگمان]کلاس های Nested می توانند به کده ای قابل خواندن و خوانا منجر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are no qualified maintainable instances to rebuild.
[ترجمه گوگل]هیچ نمونه قابل نگهداری واجد شرایطی برای بازسازی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ نمونه واجد شرایط برای بازسازی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This will enable Mr Damant to calculate a better figure of maintainable earnings than has been possible in the past.
[ترجمه گوگل]این امر به آقای دامانت امکان می دهد تا رقم بهتری از درآمد قابل نگهداری را نسبت به گذشته محاسبه کند
[ترجمه ترگمان]این به آقای Damant امکان می دهد تا میزان بهتری از درآمده ای یکنواخت تر را نسبت به گذشته محاسبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How do handle changes in a system in an maintainable, reusable, extensibility, and ownership?
[ترجمه گوگل]چگونه تغییرات یک سیستم را در یک سیستم قابل نگهداری، قابل استفاده مجدد، توسعه پذیری و مالکیت مدیریت می کنند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه تغییرات در یک سیستم در یک سیستم maintainable، قابل استفاده مجدد، extensibility، و مالکیت چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And change will occur . DRY is important if you want flexible and maintainable software.
[ترجمه گوگل]و تغییر رخ خواهد داد اگر نرم افزار انعطاف پذیر و قابل نگهداری می خواهید، DRY مهم است
[ترجمه ترگمان]و تغییر رخ خواهد داد اگر می خواهید نرم افزار انعطاف پذیر و maintainable نیاز دارید، خشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We employ professional software engineering practices to construct robust and maintainable applications in a team environment.
[ترجمه گوگل]ما از شیوه های مهندسی نرم افزار حرفه ای برای ایجاد برنامه های کاربردی قوی و قابل نگهداری در یک محیط تیمی استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از روش های مهندسی نرم افزار حرفه ای برای ساخت برنامه های قوی و maintainable در یک محیط تیمی استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Program generator represents a family of programs, not just a program, the generated programs are more maintainable and correct.
[ترجمه گوگل]برنامه مولد یک خانواده از برنامه ها را نشان می دهد، نه فقط یک برنامه، برنامه های تولید شده قابل نگهداری تر و صحیح تر هستند
[ترجمه ترگمان]ژنراتور برنامه، یک خانواده از برنامه ها را نشان می دهد، نه فقط یک برنامه، برنامه های تولید شده بیشتر و درست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The techniques described above allowed the team to secure specific pages to meet the customera ?s security requirement in an efficient and maintainable manner.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌هایی که در بالا توضیح داده شد به تیم اجازه می‌دهد تا صفحات خاصی را برای برآورده کردن نیازهای امنیتی مشتری به شیوه‌ای کارآمد و قابل نگهداری ایمن کند
[ترجمه ترگمان]تکنیک های توضیح داده شده در بالا به تیم اجازه می دهد تا صفحات خاصی را برای ملاقات با customera فراهم کند؟ نیازمندی های امنیتی در یک روش کارآمد و کارآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And am looking for someone who can give me neat, clean, maintainable and reusable code!
[ترجمه 💖Yasman] و به دنبال کسی میگردم که بتونه بهم یه کد مرتب ، تمیز ، قابل نگهداری و قابل استفاده ی مجدد بده.
|
[ترجمه گوگل]و به دنبال کسی هستم که بتواند کد مرتب، تمیز، قابل نگهداری و قابل استفاده مجدد به من بدهد!
[ترجمه ترگمان]و دنبال کسی می گردم که بتونه من رو تمیز و تمیز و تمیز و تمیز بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is emphasized that structural simulation systems should be developed using maintainable data structure and program structure.
[ترجمه گوگل]تاکید می‌شود که سیستم‌های شبیه‌سازی ساختاری باید با استفاده از ساختار داده و ساختار برنامه قابل نگهداری توسعه یابند
[ترجمه ترگمان]بر این اساس تاکید شده است که سیستم های شبیه سازی سازه ای باید با استفاده از ساختار داده maintainable و ساختار برنامه توسعه داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نگهداشت پذیر (صفت)
maintainable

قابل نگاهداری (صفت)
maintainable

انگلیسی به انگلیسی

• able to be maintained

پیشنهاد کاربران

بپرس