maintainability


نگهداشت پذیری

جمله های نمونه

1. In order to have the good maintainability, it is necessary to predict the indexes of maintainability at the stage of the design and demonstration of the equipment, especially, MTTR.
[ترجمه گوگل]برای داشتن قابلیت نگهداری خوب، لازم است شاخص های نگهداری در مرحله طراحی و نمایش تجهیزات به ویژه MTTR پیش بینی شود
[ترجمه ترگمان]به منظور داشتن قابلیت نگهداری خوب، لازم است که شاخص های قابلیت نگهداری در صحنه طراحی و نمایش تجهیزات، به خصوص،، را پیش بینی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Improving products maintainability can greatly enhance system productivity and lower product life-cycle cost.
[ترجمه گوگل]بهبود قابلیت نگهداری محصولات می تواند بهره وری سیستم را تا حد زیادی افزایش دهد و هزینه چرخه عمر محصول را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]بهبود قابلیت نگهداری محصولات می تواند بهره وری سیستم و هزینه چرخه عمر محصول را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The aim is to reduce complexity, and enable maintainability and extendibility, while still providing the functionality.
[ترجمه گوگل]هدف کاهش پیچیدگی، و فعال کردن قابلیت نگهداری و توسعه پذیری است، در حالی که همچنان عملکرد را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش پیچیدگی است، و قابلیت نگهداری و نگهداری را فعال می کند، در حالی که هنوز قابلیت نگهداری را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All of this aids in maintainability and extendibility.
[ترجمه گوگل]همه اینها به قابلیت نگهداری و گسترش کمک می کند
[ترجمه ترگمان] همه این ایدز در \"maintainability\" و \"extendibility\" هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fault Diagnosis System for whole set equipment has great importance in ensuring Bucket Wheel Stacker Reclaimer to run normally and improving its reliability and maintainability .
[ترجمه گوگل]سیستم عیب یاب برای تجهیزات کل مجموعه اهمیت زیادی در حصول اطمینان از عملکرد معمولی Reclaimer استاکر سطل چرخ و بهبود قابلیت اطمینان و نگهداری آن دارد
[ترجمه ترگمان]سیستم تشخیص نقص برای همه تجهیزات مجموعه دارای اهمیت زیادی است برای اطمینان از اینکه Bucket Wheel Reclaimer باید به طور معمول اجرا شود و قابلیت اطمینان و قابلیت نگهداری آن را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Shigang Agglomerant Factory, the nucleonic belt weigher has been adopted in the system of automatic proportioning system, and the system dependability and the maintainability were improved greatly.
[ترجمه گوگل]در کارخانه Shigang Agglomerant، توزین کمربند نوکلئونی در سیستم سیستم تناسب خودکار به کار گرفته شده است و قابلیت اطمینان سیستم و قابلیت نگهداری بسیار بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]در کارخانه Shigang Agglomerant، the nucleonic weigher در سیستم سیستم proportioning اتوماتیک بکار گرفته شده است و قابلیت نگهداری و نگهداری سیستم به شدت بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One thing developers have come to agree on is that well-written code is maintainable, and the Dependency Inversion Principle is a sure way to design for maintainability.
[ترجمه گوگل]یکی از مواردی که توسعه دهندگان بر سر آن توافق کرده اند این است که کدهای به خوبی نوشته شده قابل نگهداری هستند و اصل وارونگی وابستگی راهی مطمئن برای طراحی برای نگهداری است
[ترجمه ترگمان]یک چیزی که توسعه دهندگان به توافق رسیده اند این است که کد well maintainable است و اصل وابستگی وابستگی یک راه مطمئنی برای طراحی نگهداری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That makes no sense because unit testing is all about improving the maintainability of your application and making sure everything runs as errorless as possible.
[ترجمه گوگل]این منطقی نیست زیرا تست واحد همه چیز در مورد بهبود قابلیت نگهداری برنامه شما و اطمینان از اجرای همه چیز تا حد امکان بدون خطا است
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا نیست که تست واحد تماما در مورد بهبود قابلیت نگهداری برنامه شما است و اطمینان حاصل می کند که همه چیز تا جای ممکن انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Considered the lag of the fault detection, the design introduces a specific compound network architecture that makes the software convenient for maintainability and extension.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن تاخیر در تشخیص خطا، طراحی یک معماری شبکه ترکیبی خاص را معرفی می کند که نرم افزار را برای نگهداری و گسترش راحت می کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به تاخیر تشخیص خطا، طراحی یک معماری شبکه مرکب خاص را معرفی می کند که نرم افزار را برای نگهداری و توسعه مناسب می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ideal design will then be tested in its ability to deal with rapid or slow load growth and large or small amounts of dispersed generation. It will also be tested to ensure maintainability.
[ترجمه گوگل]سپس طرح ایده آل در توانایی آن برای مقابله با رشد سریع یا آهسته بار و مقادیر زیاد یا کوچک تولید پراکنده آزمایش می شود همچنین برای اطمینان از قابلیت نگهداری آزمایش خواهد شد
[ترجمه ترگمان]طرح ایده آل پس از آن در توانایی خود برای مقابله با رشد سریع و یا کم کردن بار و یا مقادیر کم تولید پراکنده مورد آزمایش قرار خواهد گرفت همچنین برای اطمینان از نگهداری و نگهداری، تست خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The design uses hierarchical design method, with the use of chain and tree data structure to achieve the FAT file system. It has well maintainability and portability.
[ترجمه گوگل]این طرح از روش طراحی سلسله مراتبی، با استفاده از ساختار داده های زنجیره ای و درختی برای دستیابی به سیستم فایل FAT استفاده می کند قابلیت نگهداری و حمل و نقل خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]طراحی از روش طراحی سلسله مراتبی با استفاده از ساختار زنجیره و ساختار درختی برای رسیدن به سیستم پرونده ای FAT استفاده می کند این دستگاه قابلیت نگهداری و قابلیت حمل و نگهداری خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The article sums up the development history and status quo of the Reliability, Maintainability and Supportability (RMS) of inland and overseas gunship. The disciplinarian conclusion is summarized.
[ترجمه گوگل]این مقاله تاریخچه توسعه و وضعیت موجود قابلیت اطمینان، نگهداری و پشتیبانی (RMS) کشتی‌های داخلی و خارجی را خلاصه می‌کند نتیجه گیری انضباطی خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله تاریخچه توسعه و وضعیت موجود اعتبار، Maintainability و Supportability (RMS)را از توپدار داخلی و خارجی را جمع بندی می کند نتیجه گیری disciplinarian خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The strongly typed DataSet offers advantages over the untyped DataSet in terms of speed and easy maintainability.
[ترجمه گوگل]DataSet با تایپ قوی نسبت به DataSet بدون تایپ از نظر سرعت و قابلیت نگهداری آسان مزایایی دارد
[ترجمه ترگمان]The با تایپ به شدت تایپ، مزایایی نسبت به قابلیت نگهداری آسان و نگهداری آسان را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] ویژگی مربوط به جداسازی و تعمیر یک خرابی
[ریاضیات] تعمیر پذیری، قابلیت نگهداری
[آمار] قابلیت نگهداری

انگلیسی به انگلیسی

• state of being possible to maintain

پیشنهاد کاربران

ماندگاری
قابلیت تعمیرونگهداری
قابلیت نگهداری

بپرس