main house

پیشنهاد کاربران

با توجه به زمینه و جمله معانی متفاوتی داره:
1. بزرگترین خانه در یک ملک یا یک قطعه زمین ( اغلب محل سکونت مالک ) .
2. قدیمی ترین خانه در یک ملک.
3. مرکزی ترین خانه در یک ملک.
4. خانه بزرگ، باشکوه و یا یه عمارت که دارای تاریخچه طولانی هست.
5. خانه ای برای گروه خاصی از مردم، مثلا دفتر رئیس جمهور، دفتر رئیس دانشگاه که بهشون میگن main house.
6. بزرگترین و مجلل ترین خانه در ملک ( با امکانات لوکس و گران )
مثال ها:
I crept cautiously forward until I encountered a closed door, leading, I presumed, to the main house
Toni trotted down the stairwell leading to the main house
He took her hand and led her out of the barracks through the back door and into the main house

بپرس