main drag


(امریکا - خودمانی) خیابان اصلی شهر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) the main street of a town.
مشابه: highway

جمله های نمونه

1. There's a great little restaurant just off the main drag.
[ترجمه گوگل]یک رستوران کوچک عالی درست در نزدیکی مسیر اصلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]رستوران کوچکی در کنار جاده اصلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our hotel is right on the main drag.
[ترجمه گوگل]هتل ما درست در مسیر اصلی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]هتل ما در مسیر کشش اصلی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He went south toward Calle Ocho, the main drag of Little Havana.
[ترجمه گوگل]او به سمت جنوب به سمت Calle Ocho، کشش اصلی هاوانای کوچک رفت
[ترجمه ترگمان]به سمت جنوب می رفت و به سوی Calle Ocho می رفت که در اصلی هاوانا کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Eventually he turned off the main drag into the sidestreets and from there it was only minutes before he reached Hesper Mews.
[ترجمه گوگل]در نهایت او مسیر اصلی را به سمت خیابان‌های فرعی خاموش کرد و از آنجا فقط چند دقیقه به هسپر میوز رسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام از جاده اصلی منحرف شد و فقط چند دقیقه طول کشید تا به Hesper برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He turns off the main drag.
[ترجمه گوگل]درگ اصلی را خاموش می کند
[ترجمه ترگمان]او the اصلی را خاموش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is the main drag of the city.
[ترجمه گوگل]این کشش اصلی شهر است
[ترجمه ترگمان]این کشش اصلی شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two sport cars came barreling down the main drag.
[ترجمه گوگل]دو خودروی اسپورت از درگ اصلی عبور کردند
[ترجمه ترگمان]دو اتومبیل ورزشی از جاده اصلی سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Along Olaya Street, Riyadh's main drag, traffic police are out in force. The road is clogged with cars packed with young men cruising.
[ترجمه گوگل]پلیس راهنمایی و رانندگی در امتداد خیابان اولیا، مسیر اصلی ریاض، به کار گرفته شده است جاده مملو از اتومبیل های مملو از مردان جوان است که در حال گشت و گذار هستند
[ترجمه ترگمان]در امتداد خیابان Olaya، نیروی کشش اصلی ریاض، پلیس ترافیک به زور وارد عمل می شود جاده مملو از اتومبیل هایی است که در میدان گشت می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Another, off the main drag, was a full-on care center with music-therapy rooms, private counseling, and lounge areas; when I visited, it was nearly empty.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مهم‌ترین بخش‌ها، یک مرکز مراقبت کامل با اتاق‌های موسیقی درمانی، مشاوره خصوصی، و سالن‌های استراحت بود وقتی بازدید کردم، تقریبا خالی بود
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از the اصلی، یک مرکز مراقبت کامل با اتاق های درمان موسیقی، مشاوره خصوصی، و مناطق استراحت بود؛ وقتی که من از آنجا دیدن کردم، تقریبا خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Very weak exports have continued to be the main drag on growth, while import volumes have recovered in the second quarter of 2009 as raw material imports rebounded.
[ترجمه گوگل]صادرات بسیار ضعیف همچنان عامل اصلی رشد بوده است، در حالی که حجم واردات در سه ماهه دوم سال 2009 با افزایش واردات مواد خام بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]صادرات بسیار ضعیف همچنان محرک اصلی رشد بوده است، در حالی که حجم واردات در سه ماهه دوم سال ۲۰۰۹ بهبود یافت چرا که واردات مواد خام به حالت اول بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Broadway is the main drag of New York.
[ترجمه گوگل]برادوی اصلی ترین نقطه در نیویورک است
[ترجمه ترگمان]برادوی هدف اصلی نیویورک - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "The financial sector is the main drag. . .
[ترجمه گوگل]بخش مالی عامل اصلی است
[ترجمه ترگمان]بخش مالی کشش اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its pedestrianized main drag is lined with modern art and hotels bordering a district of slick office parks.
[ترجمه گوگل]مسیر اصلی پیاده‌روی آن مملو از هنرهای مدرن و هتل‌هایی است که در مجاورت منطقه‌ای از پارک‌های اداری شیک قرار دارند
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی pedestrianized آن با هنر و هتل های مدرن هم مرز با یک منطقه از پارک های اداری لغزنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We managed to park on the main drag and take some photos whilst congratulating each other on making the Peking to Paris leg of our journey.
[ترجمه گوگل]ما موفق شدیم روی دراگ اصلی پارک کنیم و چند عکس بگیریم در حالی که به یکدیگر تبریک می‌گوییم که از سفر پکن به پاریس می‌رویم
[ترجمه ترگمان]ما توانستیم بر روی کشش اصلی پارک کنیم و چند عکس بگیریم، در حالی که به یکدیگر در ساخت پکن به پای پاریس برای سفر خود تبریک می گوییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
خیابان اصلی شهر.
برجسته ترین خیابان ( ها ) در یک شهر.
مثال:
The place you are looking for is half way down the main drag
We're going to walk down to the main drag and do some shopping for a while
town's most important street
( slang )

بپرس