mailing

/ˈmeɪlɪŋ//ˈmeɪlɪŋ/

(اسکاتلند) مرزعه ی کرایه ای، کرایه ی پرداختی (برای زمین کشاورزی)، فرستادن با پست

جمله های نمونه

1. Why not join our free mailing list?
[ترجمه گوگل]چرا به لیست پستی رایگان ما ملحق نمی شوید؟
[ترجمه ترگمان]چرا به لیست mailing خود join؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thanks for mailing those letters, you're an angel .
[ترجمه گوگل]از ارسال آن نامه ها متشکرم، شما یک فرشته هستید
[ترجمه ترگمان]ممنون که اون نامه ها رو پست کردی، تو یه فرشته ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I asked to be put on their mailing list.
[ترجمه گوگل]من درخواست کردم که در لیست پستی آنها قرار بگیرم
[ترجمه ترگمان]من خواستم لیست mailing رو بذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A mailing had gone out to every school in the country.
[ترجمه گوگل]نامه ای به تمام مدارس کشور ارسال شده بود
[ترجمه ترگمان]به هر مدرسه ای که در این کشور تعلق داشت، بیرون رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The strike has delayed the mailing of tax reminders.
[ترجمه گوگل]این اعتصاب ارسال یادداشت های مالیاتی را به تاخیر انداخته است
[ترجمه ترگمان]اعتصاب، پستی و reminders های مالیاتی را به تاخیر انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jo's just doing an update on the mailing list.
[ترجمه گوگل]جو فقط در حال انجام یک به روز رسانی در لیست پستی است
[ترجمه ترگمان]جو داره یه خبر جدید توی لیست mailing می ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please strike my name from your mailing list immediately.
[ترجمه گوگل]لطفاً فوراً نام من را از لیست پستی خود حذف کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا فورا اسم منو از لیست mailing بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please add my name to your mailing list.
[ترجمه گوگل]لطفا نام من را به لیست پستی خود اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا اسم منو به لیست mailing اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A very effective mailing of product samples was carried out last year.
[ترجمه گوگل]یک ارسال بسیار موثر از نمونه های محصول در سال گذشته انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک فهرست بسیار موثر از نمونه های محصول سال گذشته انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We need an update to the mailing list.
[ترجمه گوگل]ما به یک به روز رسانی در لیست پستی نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به به روز رسانی در فهرست پستی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An order form is included in the mailing.
[ترجمه گوگل]فرم سفارش در پست موجود است
[ترجمه ترگمان]فرم سفارش در فهرست گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I am already on your mailing list.
[ترجمه گوگل]من قبلاً در لیست پستی شما هستم
[ترجمه ترگمان]من همین الانش هم توی لیست mailing هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There's been a slight hiccup in our mailing system.
[ترجمه گوگل]در سیستم پستی ما یک مشکل کوچک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]توی سیستم mailing یه سکسکه کوچیک ایجاد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I have included you on my mailing list for new EFL software.
[ترجمه گوگل]من شما را در لیست پستی خود برای نرم افزار جدید EFL قرار داده ام
[ترجمه ترگمان]من شما را در لیست mailing برای نرم افزارهای EFL قرار داده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Freighting merchandise is less expensive than mailing it.
[ترجمه گوگل]هزینه حمل و نقل کالا نسبت به ارسال پستی کمتر است
[ترجمه ترگمان]کالای freighting ارزان تر از پستی کردن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large batch of mail sent at one time by a single sender; rented property (scottish)

پیشنهاد کاربران

بپرس