mail

/ˈmeɪl//meɪl/

معنی: جوشن، زره، چاپار، پست، پستی، زرهدار کردن، با پست فرستادن
معانی دیگر: پست (postal system هم می گویند)، نامه رسانی، نامه بری، (انگلیس) وسیله ی نامه رسانی، مراسلات پستی، نامه ی پستی، بسته ی پستی، نامه های ارسالی یا رسیده، پست کردن، (اسکاتلند) چمدان (یا هر اسباب سفر)، (قدیمی) کیسه ی حمل مراسلات پستی، برگستوان، کژین، گستوان (زره زنجیره ای - به زره ساخته شده از صفحه ی فلزی می گویند: armor)، (پوشش سخت و زره مانند برخی جانوران) لاک، سخت پوست، (اسکاتلند) اجاره، پرداخت، مال الاجاره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes pl.) the system organized to send and deliver letters, parcels, and the like; postal system.
مترادف: post
مشابه: post office

(2) تعریف: material sent through the postal system.
مترادف: airmail, correspondence, parcel post
مشابه: card, communication, greeting card, letter, package, parcel, postcard

(3) تعریف: a delivery of such material.
مترادف: delivery, shipment
مشابه: dispatch

- Has the morning mail arrived yet?
[ترجمه گوگل] آیا نامه صبحگاهی رسیده است؟
[ترجمه ترگمان] پیام امروز صبح رسیده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: mails, mailing, mailed
• : تعریف: to send (a letter, package, or the like) by means of the postal service.
مترادف: airmail, send
مشابه: dispatch, express, forward, post, ship
اسم ( noun )
• : تعریف: flexible armor made of overlapped or linked metal rings.
مترادف: chain mail, coat of mail
مشابه: armature, armor, breastplate, corselet, cuirass, habergeon, hauberk, panoply, plastron
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: mails, mailing, mailed
• : تعریف: to cover with mail; armor.
مترادف: armor
مشابه: cover, protect, safeguard, sheathe, shield

جمله های نمونه

1. mail drop
شکافی که نامه های پستی را در آن می اندازند

2. mail is not delivered on holidays
مرسولات پستی در ایام تعطیل توزیع نمی شود.

3. mail service
نامه رسانی

4. mail under a separate cover
در پاکت یا بسته ی جداگانه پست کردن

5. a mail carrier
پستچی

6. air mail
پست هوایی

7. express mail
پست فوری،پست اکسپرس

8. first-class mail
پست درجه یک (برخوردار از اولویت)

9. first-class mail
پست سریع

10. morning mail
نامه رسانی بامدادی

11. registered mail
پست سفارشی

12. surface mail is cheaper than airmail
پست زمینی دریایی از پست هوایی ارزانتر است.

13. by mail
با پست،از طریق پست

14. hate mail
نامه های بیانگر تنفر (که برای اشخاص سرشناس می فرستند)،کین نامه

15. surface mail
پست زمینی و دریایی (در برابر: پست هوایی)

16. to sort mail
نامه های پستی را دسته بندی کردن

17. in the mail
در پست

18. the delivery of mail to homes was discontinued for two days
تحویل پست به منازل دو روز متوقف شد.

19. to deliver the mail
مرسولات پستی را توزیع کردن

20. i haven't opened my mail yet
هنوز نامه های پستی خود را باز نکرده ام.

21. they inspected the officers' mail
نامه های پستی افسران را تفتیش می کردند.

22. to send by registered mail
با پست سفارشی فرستادن

23. he waded into his morning mail
با عزمی راسخ شروع به خواندن نامه های صبحگاهی خود کرد.

24. the letter is in the mail and he will get it tomorrow
نامه پست شده است و فردا به دستش خواهد رسید.

25. the package which i got by mail
بسته ای که از طریق پست دریافت کردم

26. busses and airplanes, too, are carriers of mail and cargo
اتوبوس و همچنین هواپیما ترابر پست و محموله است.

27. the five o'clock train was today's last mail
قطار ساعت پنج آخرین وسیله ی نامه رسانی امروز بود.

28. in those days they used to carry the mail on horseback
آن روزها نامه رسانی را با اسب انجام می دادند.

29. The secretary has a large amount of mail to answer every day.
[ترجمه گوگل]منشی هر روز تعداد زیادی نامه برای پاسخگویی دارد
[ترجمه ترگمان]منشی مقدار زیادی نامه برای پاسخ به هر روز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. The Daily Mail has the headline "The Voice of Conscience".
[ترجمه گوگل]دیلی میل تیتر «صدای وجدان» دارد
[ترجمه ترگمان]روزنامه دیلی میل عنوان \"صدای وجدان\" را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوشن (اسم)
armature, armor, mail, armour

زره (اسم)
armature, armor, mail, armour, corselet

چاپار (اسم)
post, mail, express messenger, postboy, postilion, mailman, letter carrier, lion, pony express

پست (اسم)
post, point, mail, miscreant

پستی (صفت)
mail, postal

زره دار کردن (فعل)
mail

با پست فرستادن (فعل)
mail

تخصصی

[کامپیوتر] پست،پست کردن- نگاه کنید به electronic mail .
[دندانپزشکی] پست، چاپار
[نساجی] میل میلک ژاکارد - سوراخ وسط میل میلک

انگلیسی به انگلیسی

• postal service; letters and other items that are sent via the postal service; flexible armor constructed of metal rings linked together; e-mail, electronic mail
send a letter or other item via the postal service
mail is the letters and parcels that the post office delivers.
the mail is the system used by the post office for collecting and delivering letters and parcels.
if you mail something, you post it.

پیشنهاد کاربران

ارسال
پست، نامه، ایمیل
مثال: I received a letter in the mail today.
امروز یک نامه از طریق پست دریافت کردم.
در بریتانیا در اسم برخی روزنامه ها به کار رفته در نتیجه اگر با حرف بزرگ نوشته شده باشد در شرایط خاص می تواند اشاره به روزنامه داشته باشد.
in the UK, used in the name of some newspapers:
the Daily Mail
the Hull Mail
زره
پست
پست کردن
نامه ی پستی
بسته ی پستی
پست
پست کردن
mail: واژه یmail به معنی پست می باشد. پست همان طومار و نامه ی پیچیده شده است . که از زبان فارسی به شکل پیچتا ( پیچیده شده ) وارد زبان روسی شد . حتی امروزه روس ها به پست Почта ( Pochta ) می گویند . در زبان
...
[مشاهده متن کامل]
لاتین میل Mail به معنی املا شده و نوشته شده معنی می دهد . به نظر می رسد که در زبان هندی و اروپایی املا به mel تبدیل شده و سپس وارد زبان لاتین شده است . بنابر این mail تغییر یافته ی املای فارسی به معنی نوشته یا نوشته شده می باشد.

یکی گفت من انتهای ایمیلم mail. com است گاهی اخر کلمه mail یک حرف e اضافه می کنم و برایم دردسرساز شده است نه این که انتهای کلمه ی مایل ( mile ) هم حرف e دارد شاید به این علت این اشتباه را مرتکب می شوم به
...
[مشاهده متن کامل]
او گفتم خب، اشکالی ندارد فرض کن mail هم واقعا یک حرف e در اخر دارد اما فرض کن دات یا همان نقطه بعد از mail در رایانامه جانشین و بدل همین حرف e است لذا در رایانامه نیازی به نوشتن ان نداری بعد از این می گفت چه خوب بود واقعا.

Meaning: Mail is letters and other things sent to people
Example: I get a lot of mail because I have friends all over the world
بله منم همین رو میگم.
معمولا همه این کلمه رو شنیدن و باهاش سر کار دارن که اسمش Gmail هست.
که برای پست کردن پیام یا ایمیل mail هست.
و میشه گفت معنی mail تقریبا به معنای پیام یا نامه ای هست.
که مثلا کلمه post mail یعنی پست کردن نامه.

چیزی که دوستان به عنوان واحداندازه گیری نوشتند با این کلمه کاملا متفاوت است چون واحد اندازه گیری mile است در صورتی که این کلمه که بیشتر پست معنی می شود mail نوشته می شود. لطفا به املای کلمات دقت کامل مبذول بفرمایید چون همین بی دقتی ترجمه کل متنتان را دچار انحراف می کند.
اجاره کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس