mahjong

جمله های نمونه

1. Introduction of Zhongyuan MahjongThe is a Mahjong solitaire game with very simple rules but by no means a game being easy to win.
[ترجمه گوگل]معرفی Zhongyuan MahjongThe یک بازی فال ماهجونگ یک نفره با قوانین بسیار ساده است اما به هیچ وجه بازی ای نیست که به راحتی برنده شود
[ترجمه ترگمان]مقدمه of MahjongThe یک بازی mahjong با قواعد بسیار ساده است، اما به هیچ وجه بازی آسان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You play mahjong until 4 a. m. with your in-laws on holidays.
[ترجمه گوگل]شما تا ساعت 4 صبح فال ماهجونگ بازی می کنید متر در روزهای تعطیل با همسرتان
[ترجمه ترگمان]تو بازی رو تا ۴ دقیقه انجام میدی ام با قوانین تو در تعطیلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. " Aren't you playing mahjong, Sister - in - law? "
[ترجمه گوگل]"مگه فال ماهجونگ بازی نمیکنی خواهرشوهر؟"
[ترجمه ترگمان]احمق بازی نمی کنی؟ خواهر شوهر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. " Who plays mahjong? " interrupted the president.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور صحبت کرد: "چه کسی فال ماهجونگ بازی می کند؟"
[ترجمه ترگمان]\" چه کسی نقش mahjong را بازی می کند؟ رئیس جمهور حرف او را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mahjong is a game of skill, intelligence, calculation and luck ? and is usually played by four people.
[ترجمه گوگل]فال ماهجونگ بازی مهارت، هوش، محاسبه و شانس است؟ و معمولا توسط چهار نفر بازی می شود
[ترجمه ترگمان]mahjong یک بازی مهارت، هوش، محاسبه و شانس است؟ و معمولا توسط چهار نفر بازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although the mahjong tiles were still clicking in Chuehhsin's room, they were not nearly so noisy.
[ترجمه گوگل]اگرچه کاشی‌های فال ماهجونگ هنوز در اتاق چوه‌حسین صدا می‌زدند، اما تقریباً آنقدر سر و صدا نداشتند
[ترجمه ترگمان]اگر چه کاشی های کف اتاق هنوز در حال تق تق بود، آن ها هنوز انقدر پر سر و صدا نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mahjong players, embarrassed by the silence, felt constrained to break it.
[ترجمه گوگل]بازیکنان فال ماهجونگ که از سکوت خجالت زده بودند، احساس می کردند که مجبور به شکستن آن هستند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان بی بازی که از سکوت ناراحت شده بودند ناگزیر شدند آن را به هم بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In GB the mahjong, basic hand consists of two cards and four cards, while the Annona species, mostly from which three vice licensing decisions, so the fourth cards can be used to deceive an opponent.
[ترجمه گوگل]در GB، فال ماهجونگ، دست اصلی از دو کارت و چهار کارت تشکیل شده است، در حالی که گونه Annona، عمدتاً از آن سه تصمیم صدور مجوز است، بنابراین از کارت های چهارم می توان برای فریب حریف استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]در گلگت - بلتستان یک دست پایه متشکل از دو کارت و چهار کارت است، در حالی که گونه های Annona که اغلب از آن سه گناه می گیرند، بنابراین چهار کارت چهارم می تواند برای فریب دادن حریف مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mahjong parlors are welcoming places and a great space for social activity.
[ترجمه گوگل]سالن های فال ماهجونگ مکان های پذیرایی و فضایی عالی برای فعالیت های اجتماعی هستند
[ترجمه ترگمان]اتاق های نشیمن به مکان ها و فضای وسیعی برای فعالیت های اجتماعی تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So playing mahjong requires familiarity with GB Annona species, giving full play to the imagination.
[ترجمه گوگل]بنابراین بازی فال ماهجونگ نیاز به آشنایی با گونه های GB Annona دارد و به تخیل بازی کامل می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین بازی کردن مستلزم آشنایی با گونه های Annona GB است که به طور کامل به تخیل می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mahjong must keep in hand flexibility variability, or card to use again winning is difficult.
[ترجمه گوگل]فال ماهجونگ باید تنوع انعطاف پذیری دست را حفظ کند، وگرنه استفاده از کارت دوباره برنده شدن دشوار است
[ترجمه ترگمان]mahjong باید قابلیت انعطاف در دست داشته باشند، یا کارت برای استفاده دوباره دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mahjong tiles blurred before her eyes. Her heart ached unbearably.
[ترجمه گوگل]کاشی های فال ماهجونگ جلوی چشمانش تار شدند قلبش غیرقابل تحمل درد می کرد
[ترجمه ترگمان]کاشی ها در برابر چشمانش تار و تار شده بود قلبش به طرز غیرقابل تحملی درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The clatter of mahjong - tiles came from the dining - room next door.
[ترجمه گوگل]صدای تق تق فال ماهجونگ - کاشی از ناهارخوری - اتاق همسایه می آمد
[ترجمه ترگمان]صدای برخورد - از اتاق ناهار خوری در اتاق مجاور به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The once harmonious room was cluttered with the mahjong and dining talbes.
[ترجمه گوگل]اتاقی که زمانی هماهنگ بود مملو از فال ماهجونگ و ناهارخوری بود
[ترجمه ترگمان]اتاق گرد هم به هم ریخته بود، با بازی mahjong و ناهار خوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• game of chinese origin which is played with domino-like tiles

پیشنهاد کاربران

Mahjong ( n ) ( high intermediate 2 ) : a Chinese game played on a table with small square pieces
معنی تعریف : یک بازی چینی ( اصولاً ۴ نفره بازی میشه ) که روی میز و با قطعات مکعبی کوچکی بازی میشه
معنی کلی کلمه : بازی ماژونگ ( یک بازی چینی )
تعریف انگلیسی:
a Chinese game in which players pick up and put down small painted pieces of wood or other material until they have the combination they need in order to win
توضیح: نوعی بازی چینی است که اتفاقا از بازی های پیشفرض ویندوز 7 نیز میباشد و حتما تا به حال تجربه این بازی را دارید. نماد آن نیز یک کارت است که یک مار روی آن نقش بسته. میتوانید چک کنید!
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: Cambridge Online Dictionary

بپرس