mahdi

/ˈmɑːdi//ˈmɑːdi/

(عربی) حضرت مهدی، امام دوازدهم

جمله های نمونه

1. Mahdi, 5 had been imprisoned and then under house arrest since his civilian government was overthrown in June 198
[ترجمه گوگل]مهدی 5 ساله از زمان سرنگونی دولت غیرنظامی خود در ژوئن 198 زندانی و سپس در حصر خانگی بود
[ترجمه ترگمان]مهدی ۵ زندانی بود و پس از سقوط دولت غیر نظامی اش در ژوئن ۱۹۸ همچنان تحت بازداشت خانگی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mahdi denies that his movement wants weapons or financing from Washington, saying moral support and diplomatic pressure are enough.
[ترجمه گوگل]مهدی انکار می کند که جنبش او خواهان تسلیحات یا تامین مالی از واشنگتن است و می گوید حمایت اخلاقی و فشار دیپلماتیک کافی است
[ترجمه ترگمان]مهدی انکار می کند که جنبش وی خواستار سلاح یا تامین مالی از واشنگتن است و می گوید که حمایت اخلاقی و فشار دیپلماتیک کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Imams or Christs, Mahdis or Messiahs were there to cancel all debts, atone for all insults.
[ترجمه گوگل]امامان یا مسیحیان، مهدیان یا مسیحیان آنجا بودند تا همه بدهی‌ها را باطل کنند و تمام توهین‌ها را جبران کنند
[ترجمه ترگمان]امامان یا Christs، Mahdis یا Messiahs در آنجا بودند که همه قرض های خود را لغو کنند، با این همه insults را جبران کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When they arrived, they were told that Mahdi was down with the flu.
[ترجمه گوگل]وقتی رسیدند به آنها گفتند که مهدی مبتلا به آنفولانزا شده است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها وارد شدند، به آن ها گفته شد که مهدی مبتلا به این بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A machine gun obtained by Mahdi forces, now exhibiting in Al Khalifa Museum.
[ترجمه گوگل]یک مسلسل بدست آمده توسط نیروهای مهدی، که اکنون در موزه آل خلیفه به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]مسلسل که توسط نیروهای مهدی به دست می آید در حال حاضر نمایشگاه موزه الخلیفه را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sadr's Mahdi Army fighters had taken over the city and were using the Imam Ali shrine, one of the holiest sites for Shiites, as a base of operations.
[ترجمه گوگل]رزمندگان ارتش مهدی صدر شهر را تصرف کرده بودند و از حرم امام علی که یکی از مقدس ترین اماکن شیعیان است، به عنوان پایگاه عملیاتی خود استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]مبارزان ارتش مهدی صدر شهر را اشغال کرده و از مقبره امام علی، یکی از مقدس ترین مکان های شیعیان، به عنوان پایگاهی برای عملیات استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mahdi Army militiamen are seen on the outskirts of Baghdad's Sadr City last month.
[ترجمه گوگل]شبه نظامیان ارتش مهدی ماه گذشته در حومه شهر صدر بغداد دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]شبه نظامیان جیش المهدی در ماه گذشته در حومه شهر صدر بغداد دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He may also have to promise to lay off Mahdi Army.
[ترجمه گوگل]او همچنین ممکن است مجبور شود قول دهد که ارتش مهدی را اخراج کند
[ترجمه ترگمان]او همچنین ممکن است قول دهد که ارتش مهدی را رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Signs of the purge dot the sewer - filled streets of Sadr City, which the Mahdi Army controls.
[ترجمه گوگل]نشانه‌های پاکسازی در خیابان‌های پر از فاضلاب شهر صدر، که ارتش مهدی (عج) آن را کنترل می‌کند، پر شده است
[ترجمه ترگمان]نشانه های پاک سازی خیابان های مملو از فاضلاب شهر صدر را نشان می دهد که تحت کنترل \"مهدی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And in his diaries Gordon, a very devout Christian, had no doubt that the Mahdi and his men were overexcited natives hell-bent on destroying the civilised world.
[ترجمه گوگل]و گوردون، یک مسیحی بسیار متدین، در خاطرات خود شکی نداشت که مهدی و مردانش بومیان بسیار هیجان‌زده‌ای بودند که مشتاق نابودی جهان متمدن بودند
[ترجمه ترگمان]و در دفتر خاطرات خود، گوردون، یک مسیحی مومنی، شکی نداشت که Mahdi و افرادش به خاطر نابود کردن دنیای متمدن روی زمین خم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Did I get my head lopped off by one of those Mahdi savages?
[ترجمه گوگل]آیا سرم را یکی از آن وحشی های مهدی از تن جدا کردم؟
[ترجمه ترگمان]آیا من سرم را با یکی از آن وحشیان Mahdi قطع کردم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This was the first time the prime minister singled out al - Sadr's Mahdi Army.
[ترجمه گوگل]این اولین باری بود که نخست وزیر ارتش مهدی صدر را متمایز کرد
[ترجمه ترگمان]این اولین باری بود که نخست وزیر ارتش المهدی صدر را انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (islam) messiah, savior, deliverer

پیشنهاد کاربران

سلام اسم خودم مهدی معنی هایش=
هدایت گر ، هدایت شده ، هادی ، در قرآن هم اومده منتظر صاحب
استوری
هدایت گر میشه هادی
مهدی میشه هدایت شده
Mahdi = The Rightly Guided one
بقیّة اللّه = اباصالح = صاحب الامر = قائم = صاحب الزمان = مهدی موعود = حجت اللّه = صاحب الامر = منتقم = خاتم الاوصیاء = غائب = نور آل محمد = ولی عصر = حجت بن الحسن = امام زمان
...
[مشاهده متن کامل]

منظور تمامی این نام ها ( محمد بن الحسن المهدی ) هست که امام دوازدهم، پایانی و حال حاضر شیعیان امامی میباشد

هدایت گر

بپرس