معنی: کلاغ زاغی، زاغی، زن بد دهن، کلاغ جاره، ادم وراجمعانی دیگر: (جانورشناسی) کشکرک (پرندگان جنس pica و چند جنس دیگر از تیره ی corvidae که دم دراز و پرهای سیاه و سپید دارند)، زاغ دورنگ، قشقره، زاغچه، آدم پرحرف، وراج، کلاه جاره، کلاه زاغی
• (1)تعریف: any of several related birds having long tails, white markings on black plumage, and a noisy, chattering call.
• (2)تعریف: any of various birds, such as certain crows, that resemble the magpie.
• (3)تعریف: one who is talkative; chatterbox. • مشابه: chatterbox
جمله های نمونه
1. Now and than a magpie would call.
[ترجمه قاسمی] این مرد واقعا خیلی وراج و بد دهن هست.
|
[ترجمه گوگل]در حال حاضر و از یک زاغی تماس خواهد گرفت [ترجمه ترگمان] حالا و بیشتر از یه کلاغ زنگ می زنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This young man is really a magpie.
[ترجمه آنازارا] این مرد جوان واقعا وراج است.
|
[ترجمه گوگل]این جوان واقعا زاغی است [ترجمه ترگمان]این مرد جوان واقعا یک کلاغ است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Up in a nearby tree a magpie chattered at her.
[ترجمه گوگل]بالای درختی که نزدیک بود، زاغی با او حرف می زد [ترجمه ترگمان]در یک درخت نزدیک، یک کلاغ، که به او حرف می زد، حرف می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A magpie overhead, its long tail black and belly white.
[ترجمه گوگل]یک زاغی بالای سر، دم بلندش سیاه و شکمش سفید [ترجمه ترگمان]یک کلاغ، بالای سرش، دم دراز و شکم بزرگ دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Yet, because of its magpie genesis, the new Look was vulnerable to the sharp-eyed but short of cash.
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل پیدایش زاغی اش، Look جدید در برابر چشمان تیزبین اما کمبود نقدینگی آسیب پذیر بود [ترجمه ترگمان]با این وجود، به خاطر magpie پیدایش آن، نگاه جدید در برابر چشم تیز و تیز بسیار آسیب پذیر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They've all read the Magpie column but arrive at differing conclusions.
[ترجمه گوگل]همه آنها ستون Magpie را خوانده اند اما به نتایج متفاوتی رسیده اند [ترجمه ترگمان]همه آن ها ستون Magpie را می خوانند اما به نتایج متفاوتی می رسند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As a result, the magpie population dropped dramatically: in one village, from 259 birds to just 7
[ترجمه گوگل]در نتیجه، جمعیت زاغی به طرز چشمگیری کاهش یافت: در یک روستا، از 259 پرنده به تنها 7 پرنده رسید [ترجمه ترگمان]در نتیجه مغز استخوان به طور چشمگیری کاهش یافت: در یک روستا از ۲۵۹ ماده تا فقط ۷ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her fa-ther stood up, and the magpie, delighted, flew round and round with a marvelous clatter.
[ترجمه گوگل]پدرش از جا برخاست و زاغی که خوشحال شده بود، با صدای تلق شگفت انگیزی دور و بر پرواز می کرد [ترجمه ترگمان]پدرش از جا بلند شد و کلاغ، با خوشحالی سر و صدا کرد و با سر و صدا به دور و برش برگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Not that I would suggest reviving Magpie, nor even another favourite of my youth, the Saturday morning show Tiswas.
[ترجمه گوگل]نه اینکه من احیای زاغی را پیشنهاد کنم، یا حتی یکی دیگر از موارد مورد علاقه دوران جوانیام، برنامه صبح شنبه Tiswas [ترجمه ترگمان]نه اینکه من پیشنهاد احیای Magpie را پیشنهاد کنم، و یا حتی یک مورد دیگر از جوانان من، شنبه صبح Tiswas را نشان می دهم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. One of these birds is depicted as a magpie.
[ترجمه گوگل]یکی از این پرندگان به صورت زاغی به تصویر کشیده شده است [ترجمه ترگمان]یکی از این پرندگان به عنوان کلاغ به تصویر کشیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. One old magpie began wrapping itself up very carefully.
[ترجمه گوگل]یک زاغی پیر با احتیاط شروع به پیچیدن خود کرد [ترجمه ترگمان]یک کلاغ پیر با دقت خودش را جمع و جور کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The moon magpie, wind, not in packaging.
[ترجمه گوگل]ماه زاغی، باد، در بسته بندی نیست [ترجمه ترگمان]ماه درد می کند، باد، نه در بسته بندی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A magpie rests on the power line.
[ترجمه گوگل]یک زاغی روی سیم برق استراحت می کند [ترجمه ترگمان]A به خط قدرت تکیه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Superstitious people believe that the sight of magpie is a good omen.
[ترجمه گوگل]خرافات بر این باورند که دیدن زاغی فال نیک است [ترجمه ترگمان]مردم Superstitious بر این باورند که دیدن magpie نشانه خوبی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کلاغ زاغی (اسم)
rook, crake, magpie
زاغی (اسم)
magpie, jackdaw
زن بد دهن (اسم)
magpie
کلاغ جاره (اسم)
pie, magpie
ادم وراج (اسم)
magpie
انگلیسی به انگلیسی
• long-tailed black-and-white bird with a chattering call and mischievous habits; person who talks all the time, chatterbox a magpie is a black and white bird with a long tail. magpies are attracted by shiny objects and take them to their nests.
پیشنهاد کاربران
دله دزد - آت و آشغال جمع کن
زاغی ها پرندگانی از خانواده کلاغان هستند که یکی از باهوش ترین جانوران به حساب می آیند. از جمله زاغی اوراسیایی که نه فقط تنها پرنده، بلکه یکی از چند جانور غیر پستانداری است که می تواند تصویر خود را در آینه ... [مشاهده متن کامل]
تشخیص دهد. اعضایی از تیره کلاغان که زاغی شناخته می شوند، گونه های سرده های کشکرک، زاغی های آبی، زاغی های سبز و کبودکشکرک می باشد. هرچند گه گاه برخی پرنده های دیگر از تیره های دیگر با نام زاغی شناخته می شوند. ( مانند زاغی استرالیایی )