magnifier

/ˈmæɡnəˌfaɪər//ˈmæɡnɪfaɪə/

معنی: ذره بین، بزرگ کننده، بزرگ ساز، درشت نما، درشت کن
معانی دیگر: بزرگ نما، میکروسکپ ساده

جمله های نمونه

1. Hand-held magnifiers do not leave both hands free and are therefore not suitable for some activities, especially practical work.
[ترجمه گوگل]ذره بین های دستی هر دو دست را آزاد نمی گذارند و به همین دلیل برای برخی از فعالیت ها به ویژه کارهای عملی مناسب نیستند
[ترجمه ترگمان]magnifiers دست نگه داری هر دو دست را آزاد نمی کنند و بنابراین برای برخی فعالیت ها و به خصوص کار عملی مناسب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I peer through the magnifier at the still struggling insect.
[ترجمه گوگل]من از طریق ذره بین به حشره ای که هنوز در حال مبارزه است نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]از شکاف بزرگ که هنوز در حال کش مکش است، نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Magnifier lens that provides a way to enlarge items on the screen.
[ترجمه گوگل]لنز ذره بین که راهی برای بزرگنمایی موارد روی صفحه نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]لنز Magnifier که راهی برای بزرگ کردن موارد روی صفحه فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Surgery magnifier series, weak sight treatment machine series, ladder triangular prism.
[ترجمه گوگل]سری ذره بین جراحی، سری دستگاه های درمان دید ضعیف، منشور مثلثی نردبانی
[ترجمه ترگمان]سری magnifier Surgery، سری دستگاه های درمان بینایی ضعیف، منشور مثلثی نردبان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. See stand on small stool flatly, there is magnifier in the hand, looking at carefully.
[ترجمه گوگل]نگاه کنید روی چهارپایه کوچک صاف ایستاده اید، ذره بین در دست وجود دارد، با دقت نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که با دقت به دقت به آن نگاه می کند نگاهی به اطراف می اندازد و می گوید: می بینی که روی چهار پایه کوچک ایستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moreover, the magnifier function can be used to present a certain subtle angle to the audience.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از عملکرد ذره بین می توان برای ارائه یک زاویه ظریف خاص به مخاطب استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Magnifier provides a multiplication image without artifacts and ghosting.
[ترجمه گوگل]ذره بین یک تصویر ضرب را بدون مصنوعات و ارواح ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Magnifier یک تصویر ضرب را بدون artifacts و ghosting فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Inspect specimen under 20 x magnifier, no blue or green corrosion are acceptable.
[ترجمه گوگل]نمونه را زیر ذره بین 20 بررسی کنید، هیچ خوردگی آبی یا سبز قابل قبول نیست
[ترجمه ترگمان]بازرسی نمونه تحت شعاع ۲۰ x magnifier، هیچ خوردگی آبی یا سبز قابل قبول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AKVIS Magnifier allows resizing images without noticeable loss in quality.
[ترجمه گوگل]ذره بین AKVIS امکان تغییر اندازه تصاویر را بدون کاهش قابل توجه کیفیت فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]AKVIS Magnifier اجازه می دهد تا تصاویر resizing بدون از دست دادن قابل توجه در کیفیت به تصویر کشیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Featuring advanced enlargement algorithms, Magnifier enlarges digital pictures to super - high resolution for producing stunning poster - size prints.
[ترجمه گوگل]ذره‌بین با الگوریتم‌های بزرگ‌نمایی پیشرفته، تصاویر دیجیتال را با وضوح فوق‌العاده بالا بزرگ می‌کند تا چاپ‌هایی در اندازه پوستر خیره‌کننده ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]با این که الگوریتم های بزرگ توسعه پیشرفته، Magnifier تصاویر دیجیتال را به وضوح بالا و با رزولوشن بالا برای تولید تصاویر خیره کننده به اندازه پوستر بزرگ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The hand held magnifier is good for reading the fine print.
[ترجمه گوگل]ذره بین دستی برای خواندن چاپ ریز خوب است
[ترجمه ترگمان]دستی که در دست داشت برای خواندن حروف چاپی خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In general, it is difficult fixed gain magnifier to achieve the vast scale and high-precision of feeble signal at the same lime.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، دستیابی به مقیاس وسیع و دقت بالای سیگنال ضعیف در همان آهک دشوار است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، دستیابی به مقیاس گسترده و دقت بالای سیگنال ضعیف در همان لیمو دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The developed images are examined under a magnifier which will indicate the smallest group just resolved.
[ترجمه گوگل]تصاویر توسعه‌یافته تحت یک ذره‌بین بررسی می‌شوند که نشان‌دهنده کوچک‌ترین گروهی است که اخیراً حل شده‌اند
[ترجمه ترگمان]تصاویر ارایه شده تحت یک magnifier مورد بررسی قرار می گیرند که نشان می دهد کوچک ترین گروه به تازگی حل و فصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Illuminated bench magnifier fitted with long life high efficiency 22W circular fluorescent daylight tube which provides perfect colour matching, low heat emission and greater eye comfort.
[ترجمه گوگل]ذره بین نیمکتی روشن مجهز به لوله نور روز فلورسنت دایره ای 22 واتی با کارایی بالا با طول عمر بالا که تطابق کامل رنگ، انتشار حرارت کم و راحتی چشم را بیشتر می کند
[ترجمه ترگمان]نیمکت Illuminated magnifier با بازدهی بلند مدت ۲۲ وات و لوله ای نور فلورسنت، که تطبیق رنگ های کامل، انتشار گرما کم و راحتی چشم بیشتر را فراهم می کند، نصب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ذره بین (اسم)
burning glass, magnifier, magnifying glass, lens, microscope, handglass

بزرگ کننده (اسم)
magnifier

بزرگ ساز (اسم)
magnifier

درشت نما (اسم)
magnifier

درشت کن (اسم)
magnifier

تخصصی

[سینما] ذره بین
[ریاضیات] ذره بین، درشت کننده

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which magnifies; lens which increases the size of an object

پیشنهاد کاربران

magnifier ( n ) ( m�ɡnəˌfaɪər ) =a piece of equipment that is used to make things look larger
magnifier
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : magnify
✅️ اسم ( noun ) : magnification / magnifier / magnificence / magnitude
✅️ صفت ( adjective ) : magnificent
✅️ قید ( adverb ) : magnificently

بپرس