magneto

/mægˈniːtoʊ//mæɡˈniːtəʊ/

معنی: مغناطیس، ماگنتو، دارای مغناطیس
معانی دیگر: آهن ربای دائمی، (اتومبیل) دینام، دینامو، پیشوند:، خاصیت آهن ربایی، نیروی مغناطیسی [magnetometer]، پیشوند دارای مغناطیس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: magnetos
• : تعریف: a device for producing an electric current, consisting of a coil of wire that rotates within the force field of a permanent magnet.

جمله های نمونه

1. No. Electric Parts of Motorcycles: magneto, starter motor, Ignition Coil, magneto of other engine, alternator.
[ترجمه گوگل]شماره قطعات برقی موتورسیکلت: مگنتو، موتور استارت، کویل جرقه زنی، مغناطیس موتور دیگر، دینام
[ترجمه ترگمان]نه بخش های الکتریکی of: مغناطیس، موتور روشن، اشتعال Coil، magneto موتور دیگر، آلترناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The frame, the principium and output characteristic of magneto of motorcycle are introduced in this article, and how to program design procedure with VB is described.
[ترجمه گوگل]قاب، اصل و مشخصه خروجی مگنتو موتور سیکلت در این مقاله معرفی شده و نحوه برنامه ریزی رویه طراحی با VB شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]چارچوب، مشخصه خروجی و خروجی of magneto در این مقاله معرفی شده است و روش طراحی برنامه با VB توضیح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It has larger Faraday rotation angle and magneto optic figure of merit and lower temperature sensibility than pure YIG.
[ترجمه گوگل]دارای زاویه چرخش فارادی بزرگتر و شکل مغناطیسی نوری و حساسیت دمایی کمتری نسبت به YIG خالص است
[ترجمه ترگمان]این سیاره دارای زاویه چرخش فارادی و مقدار نوری کم تر نسبت به sensibility خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The static problem of orthotropic magneto - electro - elastic media is resolved with the state space approach.
[ترجمه گوگل]مشکل استاتیکی رسانه های مغناطیسی-الکترو-الاستیک ارتوتروپیک با رویکرد فضای حالت حل می شود
[ترجمه ترگمان]مساله استاتیک of - electro - electro با رویکرد فضایی ایالتی حل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Magneto - hydrodynamic ( MHD ) generation is a kind of technology with high efficiency and low pollution.
[ترجمه گوگل]تولید مغناطیسی هیدرودینامیکی (MHD) نوعی فناوری با راندمان بالا و آلودگی کم است
[ترجمه ترگمان]هیدرودینامیک Magneto (MHD)نوعی از فن آوری با بهره وری بالا و آلودگی کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To counter the characteristics of magneto, this paper develops a new way in which the output of magneto is automatically regulated by inserting in an iron core reactor.
[ترجمه گوگل]برای مقابله با ویژگی های مگنتو، این مقاله روش جدیدی را توسعه می دهد که در آن خروجی مگنتو به طور خودکار با قرار دادن در یک راکتور هسته آهنی تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]برای مقابله با خصوصیات مغناطیسی، این مقاله یک روش جدید ایجاد می کند که در آن خروجی of به طور خودکار با قرار دادن در یک رآکتور هسته ای آهن تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A sensor made of magneto - resistive material is then fitted in the housing just beyond that rim.
[ترجمه گوگل]سپس یک حسگر ساخته شده از مواد مغناطیسی مقاومتی در محفظه درست آن سوی لبه نصب می شود
[ترجمه ترگمان]حسگر ساخته شده از مواد مغناطیسی - مقاومتی در داخل خانه درست پشت آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper has given magneto - hydrodynamic energy integration relationship at the condition of biadiabatical approximation.
[ترجمه گوگل]این مقاله رابطه ادغام انرژی مغناطیسی - هیدرودینامیکی را در شرایط تقریب بیادیاباتیکی ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله رابطه همبستگی انرژی magneto - hydrodynamic را در شرایط تقریب biadiabatical نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a damping force controllable absorber, magneto absorber is rapid - response and suitable for vibration control system.
[ترجمه گوگل]جذب کننده مغناطیسی به عنوان یک جاذب قابل کنترل نیروی میرایی، سریع پاسخگو بوده و برای سیستم کنترل ارتعاش مناسب است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جذب کننده نیروی damping، absorber مغناطیسی واکنش سریع و مناسب برای سیستم کنترل ارتعاش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The more recently introduced magneto - telluric method has now come into more widespread use.
[ترجمه گوگل]روش تلوریک مغناطیسی که اخیراً معرفی شده است اکنون به طور گسترده‌تری مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]اخیرا روش magneto - telluric به کاربرد گسترده تری رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For Faraday isolator, its performances are determined by magneto - optical crystals optical performances of the Faraday rotator.
[ترجمه گوگل]برای جداساز فارادی، عملکرد آن توسط عملکردهای نوری کریستال های نوری مغناطیسی روتاتور فارادی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]برای ایزوله کردن فارادی، عملکرد آن بوسیله عملکردهای نوری magneto - نوری از the فارادی تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to the character of magneto - rheological fluids ( MRF ), a type of MRF controlling valve was designed.
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی سیالات مغناطیسی رئولوژیکی (MRF)، نوعی از شیر کنترل کننده MRF طراحی شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به ویژگی سیالات مغناطیسی - مغناطیسی (MRF)، یک نوع شیر کنترل MRF طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their magneto mechanical coupling behavior is systematically studied, both experimentally and theoretically.
[ترجمه گوگل]رفتار جفت مکانیکی مغناطیسی آنها به طور سیستماتیک، هم از نظر تجربی و هم از نظر تئوری مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]رفتار کوپلینگ مکانیکی Their به طور سیستماتیک، هم به صورت تجربی و هم از نظر تئوری مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. New type of magneto was developed for increasing starting torque and adjusting strokes.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از مگنتو برای افزایش گشتاور شروع و تنظیم ضربات ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از magneto برای افزایش گشتاور شروع و تنظیم فشار توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Usually the magneto optical trap ( MOT ) is used to obtain the cold atoms from the vapor.
[ترجمه گوگل]معمولاً از تله نوری مغناطیسی (MOT) برای بدست آوردن اتم های سرد از بخار استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]معمولا از دریچه مغناطیسی magneto (MOT)برای بدست آوردن اتم های سرد از بخار استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مغناطیس (اسم)
loadstone, magnet, magneto

ماگنتو (اسم)
magneto

دارای مغناطیس (اسم)
magneto

انگلیسی به انگلیسی

• small electric generator
magnetic; magnetism

پیشنهاد کاربران

بپرس