magnetization

/ˌmæɡnətəˈzeɪʃn̩//ˌmæɡnɪtaɪˈzeɪʃn̩/

معنی: مغناطیسی کردن
معانی دیگر: مغناطیسی کردن

جمله های نمونه

1. be resistant to magnetization.
[ترجمه گوگل]در برابر مغناطیس شدن مقاوم باشد
[ترجمه ترگمان]در برابر مغناطیس سازی مقاوم باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Surface magnetization or an ionosphere can also provide a magnetosphere.
[ترجمه گوگل]مغناطش سطحی یا یونوسفر نیز می تواند یک مگنتوسفر ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]مغناطیس سازی سطحی و یا یک ionosphere می توانند یک magnetosphere را فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Above the Curie temperature there is no spontaneous magnetization.
[ترجمه گوگل]بالاتر از دمای کوری هیچ مغناطیسی خود به خودی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بالای دمای کوری، مغناطیس سازی به خودی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The saturated magnetization and stability of the ferrofluids were measured by Gouy magnetic balance to study the influences of reaction conditions.
[ترجمه گوگل]مغناطش اشباع و پایداری فروسیال ها با تعادل مغناطیسی گوی برای مطالعه تأثیرات شرایط واکنش اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]مغناطیس اشباع و پایداری of با تعادل مغناطیسی Gouy اندازه گیری شدند تا تاثیرات شرایط واکنش را مطالعه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Consider the magnetization of a single core in the absence of an ambient field now.
[ترجمه گوگل]اکنون مغناطیس شدن یک هسته را در غیاب میدان محیطی در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]مغناطیس سازی یک هسته واحد را در غیاب یک میدان نور در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The self - magnetization and the magnetic domains are two basic properties of the ferromagnetic materials.
[ترجمه گوگل]خود مغناطیسی و حوزه های مغناطیسی دو ویژگی اساسی مواد فرومغناطیسی هستند
[ترجمه ترگمان]مغناطیس گری و حوزه های مغناطیسی دو خاصیت اساسی مواد فرو مغناطیسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this paper, the diminishable magnetization velocity modulation, invertiable control, the test data and curve, and the inverting efficiency as well as control scheme and presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مدولاسیون سرعت مغناطیسی کاهنده، کنترل معکوس پذیر، داده های تست و منحنی، و بازده معکوس و همچنین طرح کنترل ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، مدولاسیون سرعت مغناطیس سازی diminishable، کنترل invertiable، داده آزمون و منحنی، و کارایی معکوس و نیز طرح کنترل و ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Influence of magnetization treatment of agents on magnetization and flotation was researched.
[ترجمه گوگل]تأثیر تیمار مغناطیسی عوامل بر مغناطش و شناورسازی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر مغناطیسی سازی عوامل مغناطیس گری بر مغناطیس گری و فلوتاسیون مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In comparison with undoped barium ferrite, saturation magnetization of samples increased and intrinsic coercivity decreased remarkably.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با فریت باریم اصلاح نشده، مغناطش اشباع نمونه ها افزایش یافته و اجبار ذاتی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با undoped barium فریت، مغناطیس سازی اشباع نمونه ها افزایش یافت و coercivity ذاتی به طور قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For these two series of samples, the magnetization reversal process is accompanied by the combination of the pinned domain wall motion and domain rotation.
[ترجمه گوگل]برای این دو سری از نمونه ها، فرآیند برگشت مغناطیسی با ترکیب حرکت دیواره دامنه پین ​​شده و چرخش دامنه همراه است
[ترجمه ترگمان]برای این دو سری از نمونه ها، روند معکوس سازی با ترکیب حرکت دیوار دامنه و چرخش دامنه همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Curie temperature and saturation magnetization increase with the Fe content.
[ترجمه گوگل]دمای کوری و مغناطش اشباع با محتوای آهن افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]دمای کوری و مغناطیس سازی اشباع با مقدار Fe افزایش می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Experimental investigations were made on the magnetization behavior of magnetic fluid and its visco-magnetic characteristics when flowing over several kinds of magnetic fields of special structures.
[ترجمه گوگل]تحقیقات تجربی بر روی رفتار مغناطیسی سیال مغناطیسی و ویژگی‌های ویسکو-مغناطیسی آن هنگام جاری شدن بر روی چندین نوع میدان مغناطیسی ساختارهای خاص انجام شد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات تجربی بر روی رفتار مغناطیس گری سیال مغناطیسی و خصوصیات visco - مغناطیسی آن در هنگام پخش چندین نوع میدان مغناطیسی از ساختارهای خاص انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper introduces how to get magnetization vector distribution by magnetization vector tomography and reports some modeling results.
[ترجمه گوگل]این مقاله نحوه بدست آوردن توزیع بردار مغناطیسی را با توموگرافی بردار مغناطیسی معرفی می کند و برخی از نتایج مدل سازی را گزارش می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به معرفی چگونگی به دست آوردن توزیع برداری حاصل از مغناطیس گری توسط پرتونگاری برداری می پردازد و نتایج مدل سازی را گزارش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this work, the peak value of magnetization dependence of stress can be obtained directly by integrating the inductive voltage of magnetic probe.
[ترجمه گوگل]در این کار، مقدار پیک وابستگی مغناطیسی تنش را می توان مستقیماً با ادغام ولتاژ القایی پروب مغناطیسی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در این کار مقدار بیشینه وابستگی مغناطیس گری می تواند به صورت مستقیم با انتگرال ولتاژ القایی of مغناطیسی بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. An ambient field aids the magnetization from the exciting current.
[ترجمه گوگل]یک میدان محیطی به مغناطش از جریان مهیج کمک می کند
[ترجمه ترگمان]میدان محیطی به مغناطیس گری در جریان هیجان انگیز کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مغناطیسی کردن (اسم)
magnetization

تخصصی

[برق و الکترونیک] مغناطیس شدگی 1. درجه مغناطیسی شدن جسم خاص 2. فر ایند مغناطیسی شدن ماده ی مغناطیسی . - مغناطیس کردن
[پلیمر] مغناطیس شدن

انگلیسی به انگلیسی

• act of magnetizing, impartation of magnetic properties upon an object (also magnetisation)

پیشنهاد کاربران

magnetization ( فیزیک )
واژه مصوب: مغناطش
تعریف: 1. فرایند تبدیل مادۀ مغناطیسی به‏آهن‏ربا|||2. میزان آهن‏رباشدگی مادۀ مغناطیسی
مغناطش

بپرس