magnetite

/ˈmæɡnəˌtaɪt//ˈmæɡnəˌtaɪt/

معنی: اهن مغناطیسی، کلوخه طبیعی اهن
معانی دیگر: ماگنتیت (اکسید آهن به فرمول fe3o4 که نوعی سنگ آهن سیاه است و اگر خاصیت مغناطیسی داشته باشد به آن می گویند: lodestone)، کلوخه طبیعی اهن بفرمول fe3o4

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a black, naturally occurring oxide of iron that is attracted to magnets and is important commercially as a source of iron.

جمله های نمونه

1. Ferric iron in the form of magnetite is abundant, and metal is completely absent.
[ترجمه گوگل]آهن فریک به شکل مگنتیت فراوان است و فلز کاملاً وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]آهن ferric به شکل مگنتیت فراوان است و فلز به طور کامل وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The iron minerals hematite and magnetite have high densities be-cause of the high atomic weight of iron.
[ترجمه گوگل]مواد معدنی آهن هماتیت و مگنتیت به دلیل وزن اتمی بالای آهن چگالی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]کانی های آهن دار مانند مگنتیت و مگنتیت دارای چگالی بالایی از وزن اتمی بالایی آهن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This allowed the scientists to image the magnetite chains without destroying them.
[ترجمه گوگل]این به دانشمندان اجازه داد تا بدون از بین بردن زنجیرهای مگنتیت تصویربرداری کنند
[ترجمه ترگمان]این کار به دانشمندان اجازه داد تا زنجیره ای magnetite را بدون از بین بردن آن ها تصویر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The magnetite in our brains can a detectable fingerprint.
[ترجمه گوگل]مگنتیت در مغز ما می تواند یک اثر انگشت قابل تشخیص باشد
[ترجمه ترگمان]مگنتیت در مغز ما اثر انگشت قابل شناسایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper reports a single-step synthesis of monodisperse magnetite nanoparticles with particle size of 8 nm.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سنتز تک مرحله‌ای از نانوذرات مگنتیت تک پراکنده با اندازه ذرات 8 نانومتر را گزارش می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سنتز تک مرحله ای نانوذرات مگنتیت monodisperse با اندازه ذره ۸ نانومتر گزارش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This approach provides a facile route to prepare magnetite nanoparticles.
[ترجمه گوگل]این رویکرد یک مسیر آسان برای تهیه نانوذرات مگنتیت فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این روش یک مسیر آسان برای آماده سازی نانوذرات مگنتیت فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oleic acid-coated magnetite has been encapsulated in biocompatible magnetic nanoparticles (MNP) by a simple emulsion evaporation method.
[ترجمه گوگل]مگنتیت پوشش داده شده با اسید اولئیک در نانوذرات مغناطیسی زیست سازگار (MNP) با روش تبخیر امولسیونی ساده محصور شده است
[ترجمه ترگمان]نانوذرات مغناطیسی پوشیده شده با اسید Oleic در نانوذرات مغناطیسی biocompatible (MNP)توسط یک روش تبخیر ساده امولسیون تثبیت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When the magnetite suspension solution was used as catalyst, crystalline bamboo-structured CNTs were obtained. Y junction CNTs were also obtained under ambient condition.
[ترجمه گوگل]هنگامی که محلول تعلیق مگنتیت به عنوان کاتالیزور استفاده شد، CNT های کریستالی با ساختار بامبو به دست آمد CNT های اتصال Y نیز در شرایط محیطی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که محلول سوسپانسیون مگنتیت به عنوان کاتالیزور مورد استفاده قرار گرفت، CNT ها با ساختار بامبو به دست آمدند CNT های اتصال Y نیز تحت شرایط محیطی به دست آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The domestic ores are fine magnetite concentrate, the imported ores mainly are hematite sinter fines.
[ترجمه گوگل]سنگ معدن داخلی کنسانتره مگنتیت ریز، سنگ معدن وارداتی عمدتا ریزه هماتیت متخلخل است
[ترجمه ترگمان]سنگ ¬ های داخلی کنسانتره ¬ های مگنتیت خوبی هستند، سنگ های معدنی وارداتی عمدتا hematite sinter هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They have just found a magnetite in this region.
[ترجمه گوگل]آنها به تازگی یک مگنتیت در این منطقه پیدا کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط یک مگنتیت را در این منطقه یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The oxidation mechanism of Jidong magnetite pellets was studied.
[ترجمه گوگل]مکانیسم اکسیداسیون گلوله های مگنتیت جیدونگ مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در ادامه، مکانیزم اکسیداسیون متشکل از نمونه های مگنتیت و مگنتیت مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They focused on two minerals, magnetite and siderite, that can provide a bellwether of the CO2 concentrations in the atmosphere.
[ترجمه گوگل]آنها بر روی دو ماده معدنی، مگنتیت و سیدریت، تمرکز کردند که می توانند نشان دهنده غلظت CO2 در جو باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها بر روی دو ماده معدنی، مگنتیت و siderite متمرکز شده اند که می توانند غلظت CO۲ در اتمسفر را فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. During metamorphization the siderite is transformed into magnetite under the action of high temperature and high pressure, while other Fe-bearing carbonate rocks are changed in to skarns.
[ترجمه گوگل]در طی دگرگونی، سیدریت تحت تأثیر دمای بالا و فشار بالا به مگنتیت تبدیل می‌شود، در حالی که سایر سنگ‌های کربناته حاوی آهن به اسکارن تبدیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در طول metamorphization، siderite تحت فشار بالا و فشار بالا به مگنتیت تبدیل می شود، در حالی که دیگر صخره های کربنات که دارای آهن کربنات هستند به skarns تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Iron ores of greatest economic interest contain magnetite and hematite.
[ترجمه گوگل]سنگ آهن که بیشترین منافع اقتصادی را دارد حاوی مگنتیت و هماتیت است
[ترجمه ترگمان]ores آهن بیش ترین بهره اقتصادی حاوی مگنتیت و هماتیت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهن مغناطیسی (اسم)
magnetite

کلوخه طبیعی اهن (اسم)
magnetite

تخصصی

[شیمی] ماگنتیت (اکسید آهن به فرمول Fe3O4 که نوعی سنگ آهن سیاه است و اگر خاصیت مغناطیسی داشته باشد به آن می گویند: lodestone)
[خاک شناسی] ماگنتایت

انگلیسی به انگلیسی

• black iron oxide mineral that is an important ore of iron

پیشنهاد کاربران

بپرس